بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

تبریک میگم عزیزم،خیلی خوشحال شدم خیلی 😍😍انشالله که به سلامتی بغلش میکنی 🙏🙏

وای شمانه جون مبارکه مبارکههه نمی دونی چقدر خوشحال شدم برات عزیز دلمم مطمئن باش اندفعه صحیح و شالم بغل میگیری ❤❤❤خدایاشکرت 

دل همه خانمای مهربون این تاپیک و شاد کن الهی آمین

مرکز اصفهان دکترتون کی بود؟هزینه تون چقدر شد؟

سلام به همه دوستان ، واي سمانه جون خيلي خيلي خوشحال شدم برات ، خدا رو هزار مرتبه شكر ، ان شا الله ايندفعه حتما به سلامت ني ني نازت رو در آغوش ميگيري . 

برای پانکچر چه داروهایی به شما دادن؟

مامان ماهك جون خوبي عزيزم ؟ سونوي قلب رفتي شما خانمي ؟

ای جااانم خدا رو شکر انشاالله سالم بیاد بغلت 

سمانه جون شما تجربه دوبار انتقال مثبت داشتین بگین چیکار کردین بعد از انتقال چقدر استراحت کردین چیا خوردین همه رو بگین مرسی 

و مشکلتون چی بوده؟؟

عزیزم مرکز گروهی کار میکنن 

پانکچرم با دکتر احمدی بود 

من سال 96 پانکچر شدم هم قیمت ها عوض شده هم من متاسفانه یادم نمیمونه قیمتا زود یادم میره مثلا یک ماه پیش ویزیت شدم الان اصلا یادم نیست چند بود 

من سیکلم آی یو آی بود 

داروهام کم بود لتروزول و قرص تامکسیفون و آمپول منوگان اگه اشتباه نکنم آمپول هم دو سه تا داروهام واسه ای یو ای بود ولی تخمدانم زیاد جواب داد پانکچر شدم دیگه 

ممنونم عزيزم 

چشم حتما 

فقط اميد تو دلت زياد باشه و فقط فقط از خدا بخون دعاي مقاتل بن سليمان رو روزي ١٠٠ مرتبه بخون دعاي استجابت دعا خيلي خوبه . اميدوارم بياي خبر خوش بدي

ذخيرم يادم نيست  من ٩٧ پانكچر شدم. كلا ٩ تا جنين داشتم و اسپرم خوب بود خداروشكر. 

ممنونم مهربونم ممنونم عزيزم. توروخدا واسم خيلي دعا كنيد اين دفعه روي ماهشو ببينم و دل شاد بشم. 

ان شالله من تو تمام دعاهام ميگم خدايا هيچكس رو آرزو به دل نزار مخصوصا تو قضيه مادرشدن و بچه و همه سالم و صالح به دنيا بيان 

ممنونم عزيزه دلم 

ان شالله 

شما دعاهاتون ميگيره واسم دعا كنيد اين دفعه به خوبي تموم بشه و تو آغوشش بگيرم و بتونم تجربه تلخ رو فراموش كنم 🙏❤️

چشم عزيزم الان همرو مينويسم براتون . مشكل خاصي نداشتم . نميدونم چرا كاري كه نخاد نميشه و طبيعي نشد كه نشد 

قبل انتقال: 

تو طول روز سعي ميكردم فقط گرمي بخورم چون طبعمم خيلي سرد بود سعي ميكردم رعايت كنم و گرمي بخورم و شيره انگور خيلي خوردم و بعد پري دور شكممو با روغن سياه دانه ماساژ ميدادم و تو طول روز مي بستم تا ١٠ روز . 

روز قبل انتقال سوپ پاي مرغ و يه دونه قرص ويتامين دي و آخر شب هم آب و نشاسته خوردم . 

بعد انتقال: 

روز انتقال صبح صبحانه خوردم كره و مربا به و يه ليوان آب و نشاسته ، يه بطري هم بردم بيمارستان ولي نخوردم كه دستشويي نرم. 

رفتيم بيمارستان و انتقال دكترم انجام داد٢ تا جنين بلاست انتقال داد و قبلش هم رفتم دستشويي مثانم خالي بود. بعد انتقال پرستارا دوتا آمپول پروژسترون بهم زدن با نصف آمپول هاش سي جي و سلكسان (دورناف) نيم ساعت اونجايي كه انتقال دادم حدود ٥ ساعت خوابيدم و به خاطره كرونا مارو تو بخش نبردن و اصلا تكون نخوردم دستشويي هم نرفتم .بعد لباس راحت دامن بردم كه از سرم سر كردم بعد با صندلي چرخدار رفتم تا ماشين و پشت ماشين خوابيدم تا خونه. 

خونه هم رسيدم رفتم دست شويي وطاق باز خوابيدم تا چند ساعت سعي كردم زياد تكون نخورم. 

اين ١٤ روز رو هر روز يك ليوان آب و نشاسته(تا ٨ روز) و يك ليوان آب سيب و يك ليوان عصاره پاي مرغ و كمپوت سيب ميخورم . 

غذا هم استنبولي مرغ و استيك مرغ و ساندويچ مرغ و ماكاراني و سوپ عصاره قلم گاو با آلو . 

((براي دفعه قبل اين قسمتش:بعد آزمايش هم يه ذره متنوع تر غذا خوردم خورشت آلو و گوشت كبابي و ماهي و كباب تابه و كله پاچه😊و ....))

ولي اصلا ادويه و رب و پياز و چيزهاي نفاخ و قاعده آور نخوردم. 

حمام اصلااا نرفتم تو اين ١٥ روز. 

علائم قبل آز: بدنم بعضي اوقات گرم و بعضي اوقات سردم بود و دو روز سردرد داشتم و زير دلمم درد داشتم ولي پادرد خيلي داشتم و پاهام ضعف ميرفت و درد سينه هم داشتم و اين دفعه دهنم چند روزه تلخه ولي دفعه پيش لكه بيني داشتم روز سوم اين دفعه نداشتم.مرتب هم از توات فرنگي استفاده كردم .

كاملا استراحت كردم طبق حرف دكترم و بي بي نزدم اصلا روز ١٥ كه امروز باشه آز دادم و الان هم دكتر گفت استراحت كن هنوز جنين جاي اصلي خودش نيست و هنوز معلق و حواست باشه. 

داروهايي كه استفاده كردم: روزي دوتا آمپول پروژسترون، يك عدد شياف پروژسترون، قرص استراديول، آمپول سلكسان،قرص آاس آ، اسيدفوليك. 

ولي از همه اين ها گذشته فقط خاست خدا بود و دست هاي دكترم و بس . فقط قدرت خدا بود وبس. 

بازهم هنوز بايد منتظر مراحل بعديش باشم تا ببينم باز هم خدا چي ميخاد.ممنون ميشم با قلب پاكتون برام دعا كنيد. 

باز هم سوالي بود درخدمتم.