خیلی چیزا جوری بود کار من از صبح فقط همین بود
و فقط به داروی دکترا اکتفا نکردم چون داروی اونا کم بود
اول اینکه از تبریز سمنقور خریدم یه چیزی بود شبیه مارمولک ولی خشک شده میگفتن دست هم بهش بخوره اسپرم تولید میکنه که باید آسیاب میکردم و میریختم داخل عسل و شوهرم ازش میخورد
شیره خرنوب دوباره از تبریز گرفتم همسرم میخورد
صبحانه شیر موز با خرما و شیره انگور
صبحانه پیاز و روغن زیتون و تخم مرغ یا تخم بلدر چین
هر روز یک لیوان آب پرتقال و لیمو شیرین طبیعی
میان وعده مغزیجات با مویز حتی میریختم توی ظرف همسرم سر کار هم بخوره
میوه آناناس + به + گلابی+ انبه + انار +توت فرنگی
دارو همسرم : ویتامین ای و سی و فولیک اسید و ال کارنتین و زینک و کیوتن
دارو خودم کپسول رویال ژلی + قطره زعفران + قطره زنجبیل + ویتامین دی + ویتامین ای + امگا 3
کاسنی هم دمنوش هم عرق هم تازه
نخود زیاد میپختم واسه همسرم
گوشت مرغ حذف به جاش بوقلمون و بلدرچین
چای پر از زعفران و دارچین و زنجبیل نبات
یه بادکنک آب یخ میریختم داخلش گره میزدم همسرم میزاشت رو بیضه هاش
برنج با روغن زیتون و زعفرون
لبنیات و سردی کلا حذف
حلوا درست میکردم واسه چند روز دوا گرم داخلش میرختم و پودر جیسینگ و جوز هندی و پودر مغزیجات
این برنامه 3 ماه مرتب ادامه داشت و اصلا قطع نشد