2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046377 بازدید | 684510 پست
ان شالله همه چی عالی پیش میره عزیزم ، زودی بیا از خودت بهمون خبر بده

عزیزم رفتم سونو بهشون نگفتم انتقال داشتم تاریخ پریودیم رو اخر بهمن گفتم..

یک ساک تشکیل شد با یک ضربان قلب..داروهام تموم شد رفتم مطب دکتر کلی با عجز و التماس برا امروز به من نوبت داد خدا کنه داروهام رو کم کنه مخصوصا امپولهامو..

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عزیزم ان شاالله بسلامتی میری و صدای قلبش(نو) میشنوی ،به هیچ وجه استرس نداشته باش ، من خودم حسابییی ا ...

ان شاء الله اون یکی جنین هم ضربانش رو میبینی، توکل به خدا...

برای من یک ساک بود و یک جنین..

ان شاء الله انتقالی های این گروه به حق این ماه به سلامتی بارداریشون رو طی کنند و بارشون رو زمین بگذارند من که همه این گروه که در جریان انتقالشون هستم رو دعا میکم و درک میکنم شرایط و سختی های این راه رو شما هم دعا کنید منو⚘⚘ 

چه خوب به سلامتی عزیزم. گلم یکم راهنمایی کن چی خوردی چه کارا کردی که مثبت شدی

ممنونم عزیزم ..راستش من از شش ماه قبل انتقالم دوست داشتم وزن کم کنم واسه همین شروع کردم روزی یکساعت پیاده روی میکردم و بیشتر چیزای مقوی و گرم میخوردم و گفتم هر وقت شرایطش جور شد میرم واسه میکرو البته مشکل اصلی ما مربوط به همسرم میشد آذرماه  رفتم رویان و دارو و امپول شروع کردم  که سر یه آمپول اشتباه نزدیک پانکچر کلا سیکلم کنسل شدو منم نامید دکتر گفت دو ماه دیگه بیا و دیگه ۱۱ اسفند پانکچر شدم ۱۳اسفند انتقال دادم ولی تا قبل شروع سیکلم حتی شده تو خونه روزی یکساعت پیاده روی میکردم و خرما و دمنوشهای گرم میخوردم نمیدونم دیگه تاثیر اونا بوده یا نه ولی میدونم خواست خدا خیلی تاثیر گذاره و اینکه من سر دوتا آی یو آیم استرس داشتم و روزارو میشمردم ولی اینسری خیلی خونسرد بودم و اصلا بهش فکر نمیکردم  سه روز اول استراحت نسبی داشتم و بعدش زندگی عادیم و میکردم دیگه سپرده بودم به خدا بهش گفتم اگه صلاح و حکمتت تو اینه که به من بچه ندی بازم شکر گزارتم ..هرچند هنوز سونو نرفتم و نمیدونم چه خبره💚💚💚 انشالله خداوند هر چی که خیر واست رقم بزنه  عزیزم🤲🤲🌷

《ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطمان را برید!!مذهب از یکدیگرجدایمان ساخت!!سیاست بین مان دیوار کشید!!وثروت! از ما طبقه ساخت!!》
نه گلم نمیشه تشخیص داد تو چند تا مقاله خوندم  هیچ راهی جز سونو نیست

زینبی جون دو سوال:

برای سونو که نباید حتما بگیم انتقال داشتیم؟

و اینکه سرنگ خوب برای تزریق پروژسترون و هپارین کجا میتونم پیدا کنم این سرنگها پدرمو در اورد..

من اوایل مرکز امید داروهام رو میگرفتم سرنگ هایی که میدادند خیلی جنسش عالی بود و این قدر دچار مشکل نبودم ولی دو فهته پیش از شهرستان داروهام رو گرفتم سرنگهاش خیلی معمولیه و واقعا اذیتم به طوری که دیروز رو اصلا تزریق نداشتم و هرچه اقام اصرار کرد گفتم من نمیزنم یک روز بگذار بدنم استراحت کنه.😭😭

اسم خاصی داره سرنگها؟؟ سرنگ هپارینم که مرکز امید میداد اسمش حلما بود ولی عضلانیش آبی رنگ بود و اسم خاصی ندیدم روش و کلا نمیدونم کجا باید تهیه کنم؟

ممنونم..⚘⚘

ممنونم عزیزم ..راستش من از شش ماه قبل انتقالم دوست داشتم وزن کم کنم واسه همین شروع کردم روزی یکساعت ...

باریکلا 👌 آره واقعا تا خواست خدا نباشه هیچ کاری نمیشه کرد.. ما آی وی افی ها خیلی سختی ها رو داریم تحمل میکنیم انشالله خدا نگاهمون کنه

باریکلا 👌 آره واقعا تا خواست خدا نباشه هیچ کاری نمیشه کرد.. ما آی وی افی ها خیلی سختی ها رو داریم ت ...

انشالله💚💚

《ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطمان را برید!!مذهب از یکدیگرجدایمان ساخت!!سیاست بین مان دیوار کشید!!وثروت! از ما طبقه ساخت!!》
سلام دوستان رفتم سونو.. خداروشکر شش هفته و پنج روز بود و یک ساک تشکیل شدضربان قلب ۱۱۸ گفت همه چی خو ...

ای جونم مبارکا باشه به سلامتی بیاد بغلت🤲😍❤

《ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطمان را برید!!مذهب از یکدیگرجدایمان ساخت!!سیاست بین مان دیوار کشید!!وثروت! از ما طبقه ساخت!!》
به سلامتی عزیزم، خدارو شکر، منم دقیقا قل دوم محو شده

انشالله که این یکی سالم و تپل مپل میاد بغلت😍😍🤲

《ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطمان را برید!!مذهب از یکدیگرجدایمان ساخت!!سیاست بین مان دیوار کشید!!وثروت! از ما طبقه ساخت!!》
شاینا جان زود برو سونو خبر بیار منتظریم😁😁

حتما عزیزم 😘❤

《ما همه بشر بودیم تا اینکه نژاد ارتباطمان را برید!!مذهب از یکدیگرجدایمان ساخت!!سیاست بین مان دیوار کشید!!وثروت! از ما طبقه ساخت!!》
باریکلا 👌 آره واقعا تا خواست خدا نباشه هیچ کاری نمیشه کرد.. ما آی وی افی ها خیلی سختی ها رو داریم ت ...

فقط توکل کن به خدا و استرست رو کم کن..

من تو انتقال اولمون همه چی رو رعایت کردم از لحاظ جسمی و تغذیه و استراحت مخصوصا دو روز اول انتقال مسافرخونه بودم ماشین شخصی تا شهرستان و.. ولی منفی شد البته از  لحاظ روحی اصلا شرایط خوبی نداشتم بخاطر یک سری مسائل زندگی.

تو انتقال دوم رعایت هام خوب بود ولی بهت میگم صبح که انتقال دادم بعد کلی مسیر راه رفتیم طرف راه اهن تا اقام اتاق اجاره کنه برا چند ساعت ، جایی که اجاره کرد ۱۵ دقیقه با راه اهن فاصله داشت و خیابون یک طرفه ساعت ۹ شب بلیط برگشت داشتیم بنابراین ۱۵ دقیقه راه رفتم تا رسیدم راه اهن و بعدش سوار قطار نیم ساعت دراز کشیدم تو تخت تا خوابم برد با صدای اتیش اتیش مسافرا پریدم  از رو تخت و از کوپه زدم بیرون و.. حساب کن صبح انتقال بعدش اینهمه ماجرا که خیلی هاشو نگفتم و سانسور کردم😁😁 تنش لفظی من با اقام بخاطر این کاراش درد شکمی من و..مطمئن بودم انتقالم خراب شد و..ولی خوشبختانه مثبت شد و اگر خدا بخواد میخواد..

فقط میگم از لحاظ روحی خودت رو قوی کن و پذیرش داشته باش نسبت به شرایط موجود،پیاده روی های زیاد از یک ماه قبل انتقال رو هم جدی بگیر..من تقریبا مجموعا روزی دوساعت پیاده روی داشتم..

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز