بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

ممنونم عزیزدلم. ان شاء الله. راستش یکم نگرانم. میگم پر خطر نباشه

وااای خداروشکر وصل شدم منو این همه خوشبختی محال هنوز تو شوکم باورم نشده😁😍

سلام زینبی جون خوبی عزیزم؟

میگم امروز سه روزه که خارش وسوزش گرفتم به حدی که یه کم رحممو میخارونم ورم میکنه وقرمز میشه،،اصلا حال وح صله این دکترا هم ندارم که برم والا خسته شدم از بس دارو میخورم خودم سرخود پماد کلوریمایزول گرفتم دارم استفاده میکنم ولی تغییری نکردم،،،بنظرت باید داروی خوردنی هم استفاده کنم که خوب بشه مثلا مترونیدازول اخه معمولا دکترا همینارو واسه عفونت تجویز میکنن

سلام زینب مهربونم خوبم عزیزم خداروشکر ، هرروز با سه درد جدید سروکله میزنم ☺️☺️اره دیشب همین کارو کردم و خیلی راحت بودم ، یه دردی تو قفسه سینم هست که امروز دارم میرم سونو ، بپرسم ببینم طبیعی هست یا نه 🥰🥰تیکرتو نگاه کردم گفتم خدایا چه زود داره میگذره همین دیروز بود زده بود ۲۵ هفته 🤗🤗🤗

5 ساله عزیزم ، همسرم مشکلی نداره ، خودمم مشکلی ندارم فقط تو عکس رنگی یکی از لوله هام بسته بوده  که اونم دکتر گفت اگه با بیهوشی انجام میشد احتمال باز نشون دادنش بوده و اینکه من میکرو انجام دادم و اصلاً بسته بودن اون یه لوله دلیلی بر منفی بودن نیست ،،، همش همه دکترا و کارشناسای اونجا میگن شرایطت اوکی هست ، ضخامت خوب و تعداد تخمک خوب فقط خودشونم مونده بودن چرا دوتا جنین تشکیل شده ،خودشونم نمیدونن ،،، کلاً ما بدون مشکل بچه دار نمیشیم نه اینکه ناراحت باشم  و ناشکری کنم که چرا مشکل ندارم ولی وقتی مشکلی نیست که حلش کنم و مدام منفی میشه و باردار میشم روانم بهم میریزه ،،، به همسر کم طاقت خدا بهم داده که خیلی روحیه شکننده ای داره من فقط از پنچشنبه تا الان دارم فکر میکنم چطور بهش بگم پریود شدم >>>> به فکر تعویض مرکز هم نیستم چون قبل از رویان بیرون دکتر زیاد رفتم و همشون مارا رو بدون مشکل تشخیص دادن و میدونم همسرم دیگه جایی باهام نمیاد که از نو شروع کنیم ، من همش تنها میرم برای کارام رویان چون همسرم مشغله داره همون دو روز پانکچر و انتقال هم که بسختی مرخصی گرفت و اجبارا باهام اومد شاهکار کرد الان این یه جورایی یکی از آخرین شانسای من بودش ،،، همه خواهر و براداری کوچکتر و بزرگترمون هم چندتا بچه دارن فقط ما بی بچه هستیم ، این مورد رو رویان از ما پرسیده بود ،، خلاصه که دیگه داریم پیر میشیم 

33 سال و بزودی 34

سلام آنا جان نميدونم منو يادته يانه ازاول اين تاپيك بودم تا خدا خواست بعد ٥بار انتقال جنين و ٥سال انتظار و انجام كلي مراحل سخت و استراحت مطلق بارداري و تزريق روزي سه تا پروژسترون و رقيق كننده پسرم بياد الان ١٨ماهشه و بسيار فضول و شيطون انشالله هركسي دوست داره خدا بهش بده ولي خداييش خيلي سخته بچه كوچكترين وقتي برات نميمونه بازهم انشالله هركسي ميخاد خدا بهش عطا كنه البته فرزندي صالح و سالم

من قطعش کردم داروها رو چون مطمئنم پریودم و خونریزیم هم نسبت به دوره های قبلیم بیشتره ، من پری هام منظمه با اینکه این ماه پانکچر و انتقال داشتم دقیق سر روز موعد پری شدم یعنی حتی انتقال دوتا جنین هم نظم پری هام منو بهم نزده ،،،، 

سلام خانم ، چرا 5 بار مشکلتون چی بود ؟؟؟

عزیزم تا وقتی نگاهت این باشه همینطوره روز به روز بدتر میشی اول باید از لحاظ روحی خودت رو قوی کنی من تجربه همه ی اینها رو دارم بهت پیشنهاد میکنم حتما کتاب شفای زندگی لوییز هی رو بخون بسیار بسیار کمک میکنه اصلا دیدت رو نسبت به همه چیز عوض میکنه البته به همه عزیزان توصیه میکنم این کتاب رو مطالعه کنن 

تيارا تاحالا هيسترو يا لاپارا نشدي براي تشخيص؟

نگران نباش

ایشالا به زودی مامان میشی

یه خانومی هم با ما بود که انتقال داد هیچ مشکلی نداشت فقط مثل تو لوله هاش بسته بود

که بهش گفته بودن طبیعی نمیشی حتما باید ivf کنی واونم بار اول انتقالش مثبت شد اونم دوقلو

اولین انتقالت بود دیگه؟

عزیزم آزمایش بتا دادی؟

اره متاسفانه منفی شد