چند روزی از منفی شدن انتقالم نمیگذره اومدم شرکت تنها کسی که فکر کنم خوشحال باشه کارفرما حتی خودشم اعتراف کرد نمیدونه خوشحال باشه یا ناراحت خودم هنوز ناراحتم باورم نمیشه پس این همه کسانی که ای وی اف میکنن مامان می شد چه طوری منی که نه خودم مشکل دارم نه شوهرم چرا آخه خدا بعد ده سال زندگی مشترک ۴ سال تو اقدام ناباروری ناشناخته نمیفهمم چه مصلحتی دارم گریه میکنم امروز هرچی اینجا سرچ زدم دیدم خیلی ها یهویی و معجزه مامان شدن یعنی میشه منم جزء بشم
خدا این انصاف نیست به خدا نیست من ازت گله دارم خیلی سخت
واسه خودم ناراحت نیستم واسه همسرم مادرم و بقیه ... هرچند همسرم خیلی خوب مهربان اصلا من هیچی من بد عالم دعاهای مادرم و بقیه چی ...
دلم گرفته خیلی بعد از دو بار شکست نمیدونم انتقال بعدی اصلا امید ندارم میخوام داشته باشم ولی نمیشه نمیتونم نمیتونم دارم می نویسم گریه میکنم ببخشید دوستان ...
ممنون الان بهترم که درد و دل کردم باهاتون چون هیچ کس هیچ کس حالمون بهتر از شما قشنگام نمیفهمه...
امیدوارم هرچه زودتر مامان بشید شادی سهم دلاتون