همين جور اشكم مى ياد خيلى سخته بعد اين همه انتظار دو تا فرشته بياد تو وجودت و بعد هم برن اونم تو غربت و تنهايى كه درد تنهايى و غربت رو با تمام وجودم لمس كردم
اصلا نمى دونم چى بگم همش دعا دعا مى كردم كه بياى و بگى اون يكى قل هست اما نمى دونم حكمت خدا چيه كه اينجورى شد
باور كن با تك تك كلماتت اشك ريختم چون درد انتظار و كشيدم چه برسه اينكه تو وجودت لمسشون كردى و ماهها باهاشون بودى
قلبم خيلى درد گرفت از دردت اونقدر زياد كه همينجور اشكام مى ياد
فقط مى خوام بدونى از اين غم بزرگت منم قلبم درد گرفته
و از خدا مى خوام با همه وجودم بهت صبر بده و قلبتو پر آرامش كنه