بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

ممنون عزیزم...واای چ خوب..اخه از بس دیدم هر کی زایمان کرده طفلی بچه کولیک.و رفلاکس داره..هم دلم.میسوزه..هم.نگران.میشم...انشاءالله پسر منم مثل پسر شما باشه...چقد بچه هاتو دوسشون دارم😍😍حس میکنم از اوناهستن ک من خیلی دلم.میخاااد😋😃

خداحفظشون.کنه

بچه ها من ای وی آفی ام وضعم چوره برا روز 6 عادت؟؟ روزی دوتا پیورگون میزدم و ی قرص دگزا هر رو خوردم روز ششم رفتم سونو.. تخمدان راست 3 تا تخمک سایز 12و6 تا تخمک سایز 9 و 10و تخمدان چپم3تا تخمک سایز 12 و 8 تا تخمک سایز 9 و 10.....بازم آمپول گرفتم تا شنبه.. وضعیتم چطوره؟!

مرسی عزیزدلم 

درسته امروز روز ۳ پری هست 

عزیزدلم 

مرسی عزیردلم 

تمام زورم میکنم ک صبوری خرج کنم ❤

سلام عزیزم ممنون.ان شاالله قسمت خودت و تموم منتظرا شه.من خودم مشکل خاصی نداشتم فقط ذخیرم نسبت به سنم پایین بود.۲۳ سالم بود و ذخیرم ۱.۴ بود

ولی دلیل اصلی ناباروریم ضعیف بودن شوهرم بود.اسپرماش از همه نظر ضعیف بود

دفعه ی اول انتقالم مثبت شد خداروشکر.۵ تا جنین برام تشکیل شد که دوتاشو دکتر افلاطونیان یزد برام انتقال داد...گریدشو دقیق نمیدونم ولی فکرکنم تو اتاق عمل گفت کامپکت هستن...

داروهای انتقالم جز قرص استادیول بقیه امپولا و شیافا همه خارجی بود.من امپول تحریک تخمدانم پیورگان بود...و اصلا امپول پروژسترون نداشتم.از همون قبل انتقال شیاف اندومترین داشتم تا بعد مثبت شدنمم ادامه دادم شیافو...شرایط من خاص بود بخاطر هماتوم و جفت پایین مجبور شدم تا همین چندروز قبل شیاف داشته باشم اما نرمالش تا همون ۱۲ هفته ایناس

بازم سوالی داشتی در خدمتم گلم

مراقبتای قبلشم که به توصیه ی دوستان مصرف فست فود اینارو به حداقل رسوندم.دو سه ماه حتی حذفش کردم.رفتم طب سنتی طبعمو فهمیدم و طبق طبعم که سرد بود سردیجات رو حذف کردم...هرشب با روغن سیاهدونه یا کنجد شکممو ماساژ میدادم و بعد با شال میبستم.در طول روز هم شالو باز نمیکردم.چون حس میکردم رحمم سرده

بعد از انتقال هم از نظر تغذیه کار عجیب غریبی نکردم.فقط چون شنیده بودم اناناس برا لانه گزینی‌خوبه تا سه چهار روز اون قسمت سفت وسط اناناس رو میخوردم.البته اناناس طبیعی گرفتیم...اب زیاد میخوردم.ادویه مامانم اصلا تو غذام نمیریخت به جز یه کم نمک و زردچوبه...من مشکل یبوست نداشتم واسه همین نشاسته هم خوردم یه هفته..سوپ پای مرغ،اینجور چیزا هم میخوردم

اها طبق تجربه ی دوستان روزی که انتقال داشتم صبحش کیسه ی آب گرم گذاشتم رو شکمم،بعد با شال بستم...و سعی کردم همش به خودم تلقین کنم که مامان شدم...خلاصه اینکه اول حس خودت مهمه،بعدم سعی کن میوه و آب زیاد بخوری.طبق طبعت پیش برو...ان شاالله نتیجه بگیری عزیزم

اها قبل انتقال یه مدت پیاده روی میکردم هرشب

خب خداروشکر عزیزم.اون‌اوایل که سینه تو نمیگرفت شیر خشک دادی بهش؟راستی به پستونک هم عادتش دادی؟

آره عزیزم.کلا بوسرلین یا همون سوپرفکت و سینا فکت رو با سرنگ انسولین میزنن.۴۵ درجه تو بازو

خوبه عزیزم منم ۵کیلو چاق شدم از اول بارداری تا الان⚘⚘

انشاءالله الهی آمین😍🙏🙏🙏

زینب جون ازمایش سیدی مارکر ها بعد چند سال نیاز به تکرار داره؟

 ازمایشت انعقادی نیاز هست تکرار بشه

منم شاغلم واقعا با یه دردسری مرخصی میگیرم که نگو و نپرس،،،  درعوض دکتر مصطفایی با خونسردی به من میگفت این همه از بلوغت تا الان تخمک از دست دادی چی شده مگه حالا چندین ماه هم روش!!!!!  این حرفش خیلی برام سنگین بودش چون همه میدونن که فاکتور سن تو بارداری مهمه ولی انگار اصلا زندگی و احساس من براش مهم نبود،،،  بهرحال آن شالله که هممون نتیجه بگیریم و این روزهای سخت تموم بشن

اره به من گفتن با سرنگ انسولین ۴۵ درجه بزنم

من از چهارشنبه امپولام شروع میشه و اولین بار هم هست که آمپول با سرنگ انسولین به بازو میزنم و تجربه ندارم ولی مرکز خیلی واضح به من گفتن ۴۵ درجه به بازوت بزن

التماس دعا مادر جون