ترجمه:
یکی گفت نابارور بودن مثل حضور در یک شهربازی بدون بلیط است. و به همان اندازه که شما التماس می کنید، پرداخت می کنید یا تلاش می کنید، نمی توانید بلیط تهیه کنید. شما فقط آنجا می ایستید و تماشا می کنید که دیگران سرگرم می شوند و از خودشان لذت می برند، اما تنها می ایستید، بیرون، فقط می توانید تماشا کنید.
اما سخت ترین قسمت برای من تماشای کسانی است که این بلیط ارزشمند را می گیرند، پاره می کنند و دور می اندازند. من آن را می گرفتم یا آنهایی که در حال پیاده روی هستند بلیط می اندازند و به این پارک رانده می شوند که برای آن آماده نبودند ... من آماده ام یا آنهایی که فقط در پارک می نشینند و نمی نشینند. از سواری، سرگرمی، گاهی اوقات پرتاب کردن لذت می برند و آرزو می کنند که در پارک دور باشند. تمام مدتی که اینجا تنها ایستاده ام. با
همه در حال هل دادن چرا نمی توانم بلیط بگیرم؟ چه بلایی سرم اومده؟
~دوست نابارور شما
بچه هاااا
من امشب خیلی ناراحتم
ببخشید عذرخواهی میکنم نمیخوام و قصد ندارم حس ناامیدی تزریق کنم
تو تاپیکای خودم و تو امضام هست
امروز مثل همیشه پریود شدم
من. اندومتریوز دارم ولی خیییلی امیدوارم یعنی امیدواری پیش من کم میاره
تو همین نی نی سایت و گروه های مجازی خیلی خیلی معجزه دیدم اما دو ساله منتظرم
دلم امشب خیلی گرفته خیلی حالم بده
هیچکس جز خودم و خدا از دلم خبر نداره و شما میتونین درک کنین
همه میگن بزن به بی خیالی تو که یه دختر داری
اما من نمیتونم حتی تصپر کنم فقط همین یه دخترو داشته باشم که هرروز بهم میگه برام اجی و داداش بخر
مشاوره هم میرم بعضی وقتا خوبم و توپذیرشم
اما هرماه با پریود شدن این تلنگرو میخورم که این ماهو نشد نکنه دیگه نشه
چه طور بیخیال بشم
ذهنم اشفتست کاش میشد سه امدول تزریق کنم ناباروریمو یادم بره و راضی بشم به رضای خدا و زندگیمو کنم سرمم خیلی شلوغ کردم تو زندگیم ولی خلا اینکه همه دورو بریام و دوستام باردارن و من نمیتونم و معجزه ندیدم حس میکنم
دوستان سلام
ی سوال داشتم
من بعد تخم کشی ک دوشنبه بود احساس میکنم شکمم ورم کرده و سینه هام درد میکنه مثل زمانی ک میخوای پریود بشی سینه درد میگیری
چهارشنبه هم رفتم سونو چیز خاصی نگفتن فقط گفتن داروهاتو بخور
آیا طبیعیه این حالت من؟
عزیزم خب حالا بالاخره شما ی دختر داری ماها چی بگیم که اصلا بچه نداریم و معلومم نیست کی بشه واینا
میتونم حستو کامل درک کنم وقتی آدم پریود میشه ی حس ناامیدی وپوچی بهش دست میده میگه مگه من چیم از بقیه کمتره ک نمیتونم مادر شم ملت شب اقدام میکنن فردا باردارن
من خودمم تازه تخمک کشی کردم و نمیدونم چی میشه ولی توکل مون بخدا هست
من خودم به شخصه پذیرش اینکه من باردار نمیشم وباید ivfبشم خیلی خیلی برام سخت بود همش از زیرش درمی رفتم حتی برخلاف بقیه شوهرم خیلی اصرار کرد ک زودتر ivf کنیم
چون همه اطراف من خیلی راحت باردار شدن ولی من چقدر داروی هورمونی زدم وبی فایدع
دیگ روزی ک رفتم دکتر گفت فقطivfیعنی حتیiui برای ما ج نمیداد
همه اینا رو گفتم ک بدونی حستو درک میکنم چقدر سخته به هرحال شمام دوس داری دوتا یا سه تا بچه داشته باشی
ولی به اطرافیان کاری نداشته باش من همیشه پیش خودم میگم خب تقدیر ما هم اینجوری بوده وشاید حکمتی هست ک تا الان نتونستم باردار بشم
شمام مطمن باش بالاخره ی روزی میشه و دوباره مامان میشی فقط توکل کن بخدا هرچند سخته ولی امیدت از دست نده ودرمانتو رها نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز