دقیقا همینجوریه
به قدری داروها جاشون رو سفت میکنن که واقعا حرص خوردن تو بارداری الکیه
برا منم اینجوری شدبستری شدم قرص گذاشتن واژینال و زیرزبونی اصلا انگار نه انگار ۲۴ ساعت سعی کردن هرکی میومد دست مینداخت میگفت باز نشده
خلاصه بعد ۲۴ ساعت دکتر گفت تزریقی شروع کنین
که چند ساعت بعد تزریقی تازه انقباضا شروع شد
عجله نکن
من انقدر ناراحت بودم فقط میخواستم تموم بشه
اما بعد سقط که فهمیدم بقایا دارم نذاشتم دکترم ببرتم اتاق عمل اومدم خونه دو هفته سعی کردم انقدر راه رفتم و طناب زدم و فک کن تو اون وضعیت روحی و تو اون شرایط که انقدر خون از دست داده بودم،ولی دوس نداشتم کورتاژ شم خلاصه نشد
چند بار رفتم سونو اما نشد که نشد
آخرش دکتر گفت حتما باید کورتاژ شی
ولی کاش باز هم قبول نمیکردم حداقل هیسترو میشدم
صبوری کن
حالتو میفهمم ولی گذر زمان بهتر میکنه شرایط رو
یادت نمیره اما کمرنگ تر میشه
انشالله خیلی زود جاش برات پر میشه