امروز ابجیم وشوهرش اومدن اومده شروع کرده به غرغر چرا به بابا نمیگی وسیله واسه خونه بخره؟(بابام اصلا مشکل مالی نداره فقط خسیسه)یه میوه ندارین توخونه در حمومون بسته نمیشه دسته شیر حموم شکسته مهتابی اتاق خراب دوهفته همیشه خاموشه،
لباسشویی خرابه دوسال اصلا درست نمیکنه قدیمی هم هست بلد نیسم همه چیزارو بادستم میشورم
گفتم مامان باید اول ازدواج درستش میکرد نه الان
گفت تو از بس هیچی نخوردی عادتش دادی بی عرضه ای و... کلا اعصابمو داغون کرد
من معدم مشکل داره زیاد نمیتونم غذا بخورم بعد فوت مامانم اینطوری شدم
امشب بابام اومد گفتم برو میوه بخر دیگه شروع کردم به غر زدن یه چک زد بم اومدم اتاق گفتم غلط کردین بچه دار شدین وقتی خرجشو نمیتونین بدین
الان باز باهاش چن روز قهر باشم آبجیم بیاد خونمون هیچی نداریم میگه چرا واسه خودت چیزی نمیخری لالی؟؟ متوجه نمیشه بابام اصلا حرفمو گوش نمیده
فامیلای پدریمم به بابام میگن خرج اضافه نکن به جا اینکه بگن واسه خونه ودختر اسکلت وبدبختت خرج کن نمیره