2777
2789
عنوان

روزهای اول بارداری و شوهره ...

632 بازدید | 36 پست

سلام دوستان نی نی سایتی 

امشب اینقدر دلم گرفت که گفتم بیام اینجا باهاتون مشورت کنم . 

من الان هفته هفت بارداری هستم . ویار بدی دارم و همش خسته و بی حوصله ام یا حالت تهوع و سرگیجه . مدام ضعف میکنم و اگه چیزی بخورم معده ام اتیش میگیره . 

اینا رو میدونم مادرای باردار میدونن ولی خواسنم از شراایطم بدونید . 

تو این وضعیت شوهرم از دو هفته پیش یه کار جدید شروع کرده به عنوان کار دوم . و من بابت شروع این کار تمام طلاهامو فروختم. 

مشکل ایتجاست که ساعت کار کار اول تا 6 بعد از ظهره و کار دوم تا 1 شب .. که تا برسه خونه شده 2 شب . 

من تو این شرایط زندگی برام جهنم شده . از طرفی حال بدم و نیازم بهش . از طرفی هم میبینم بنده خدا داره زحمت میکشه و نمیتونم چیزی بگم . 

باید بگم که شوهر من به کم قانع نیست با اینکه حقوق کار اولش کافی بود برای زندگیمون . 

امشب که خیلی حالم بد بود و از گرسنگی تقریبا بی حال شده بودم ( وارد اشپزخونه میشم حالت تهوعم 10 برابر میشه' با بسکویت و اینا خودمو سیر میکنم )زود اومد خونه . زود یعنی ساعت 10 و شام اورد . دقیقا 1 ساعت بعد بی مقدمه و یهو خوابش برد و الان که خواببب !  بیشتر حس تنهایی میکنم امشب😓

شما میگید چی کار کنم ؟؟

تو این دوران احساسات حساس تر میشه و خیلی بیشتر خودشو نشون میده..

یه کتاب بخر بده بهش بخونه و نیازای تورو تو این دوران حساس بدونه.

شاید اطلاع نداره از وضعیت حساس روحیت

♥𝙻𝚘𝚟𝚎 𝚘𝚛 𝚖𝚘𝚗𝚎𝚢?? +perspolis♥�

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واي چقد سختته من دركت ميكنم منم ويار داشتم تا ٢ حواب بودم ٢ تا ٥ منتظر بودم شوهرم بياد خونه براك غذا درسته كنه من با اينكه شوهرم خيلي هواهو داره از نظر تغذيه بازم هيچ وزني اضافه نكردم 

مردني كه اتفاقي باشه بخشي از طبيعيته من ميخوام انتخابي برات بميرم 😍😍😍😂

عزیزم من مجردم.تجربم خیلی کمه.ولی شما حق داری چون ب خاطر بارداری حساس شدین.ایشون هم حق دارن چون خیلی تحت فشارن حتما.باهاشون از نیاز های عاطفی خانوما تو این دوران حرف بزنین و بخواین ک بیشتر هواتونو داشته باشن

این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل...

تو بارداری مادر نیاز زیادی به توجه داره 

از این طرف هم بنده خدا همسرتون واقعا ساعت کاریش زیاده هر کی باشه برسه خونه میوفته از خستگی

بنظرم باهاش صحبت کن بگو اینطوریام و دارم اذیت میشم تا ساعت کاری شو کم کنه

... 

عزیزم خب داره واسه تو و زندگیتون تلاش میکنه ناشکر نباش,میدونم سخته مخصوصا الان که شرایط حساسی هم داری هم از لحاظ بدنی و روحی ولی از خدا بخواه بهش قوت بده که از ابن به بعد مسئولیتش چند برابر شده,اگه مامانت یا خواهرت واسشون امکان داره بیان پیشت یا تو برو پیششون تنها نمون

منم شوهرم یه مدت کار دوم داشت و ساعت 11 میومد خونه . منم با یه بچه که همش غر میزد و حوصلش سر میرفت همش سرو کله میزدم . روزای تعطیل مجبور بودم تنها ببرمش بیرون و پارک و ... خیلی سخت بود ولی شوهرم خودش بعد از چند وقت از کار دوم خسته شد و خودش بی خیال شد 

مامان دوتا دختر اردیبهشتی 👧👧

هسجی عزیزم 

شما که باهاش راه اومدین از اول باید تا اخرش باشی وگرنه این شرایط بارداری و‌نق و نوقای شما و غر زدن اگه پیش بیاد فقط برا خودت ضرره و سم

پس تو درکش کن 

ولی باهاش حرف بزن که همونطور که تو دوست داری اون خوشحال باشه و شاد باشه و پیشرفت کنه اونم بیشتر به تو توجه کنه و کمکت کنه  و باهات باشه 

در واقع برنامه ریزی کنید که بهکاراتونم لطمه نخوره 

با ارامش حرفاتو بزن که الان تو این شرایط توجهشو بیشتر میخوای 

خدايا آن ده ,كه آن به

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز