خانواده من چه کارهایی که برای شوهر نکردن چقدر احترام چقدر عزت الانم با خانوادم قطع ارتباط کرده خیلی خودشیفته هست
خواهرم مارو تا مرض سکته برد ۶ ماه دعوا داشتن
میخاستن جداشن پسره اصلا به خواهرم محل نمیدا بعد دعوا تنلفنشم جواب نمیداد مادرش گفته بود طلاقش بده بعد خواهرم بزدر رفت اشتب کرد یه بچه ام اورد الان تمام حرصش برای ماست تو دوران عقدم هرچی میگفتم بگو نیاد من کچل شدم گریه میکرد میگفت بزار نوبت خودت بشه میفهمی
باورت میشه منم یه ساعت پیش داشتم شوهرحواهرمو نفرین میکردم...اینقد آشغال و وقیحه که کلا اعصابم بهم ریخته شده، دیگه حوصله پچه هامم ندارم...
خدا هرچی آدم پررو و ظالمه از زمین برداره.
همه اینجوری نیستن، ولی کلا از اول نباید زیاد به داماد رو بدی
مادر اسکول من اینقدر برای این گه فداکاری کرد، مارو دعوا میکرد که با این آشغال چرا فلان مدل حرف زدین...فک کن پسره دهاتی فقیر خواهر احمق من نه جشن ازدواج ازش خواست، نه یک گرم طلا، نه وسیله...حالا فهمیدیم چقدر روز به روز شاخ شده بوده. البته مقصر زن هم هست از اول پررو بوده این خواهر احمق من هارش کرده. الان به یه بچه شکل خود گهش تو پروسه دادگاه و هر روز دعوا و اعصاب خوردی.
