همسرم همیشه میوه مشترک ميگيره
یه مادر و دلخواه مجرد هم داره
اونا ک طبقه پایین هستن ب اونا نمیگه بیاین کمک ب من ک طبقه دومم ب من میگ بیا کمک
چند باری هم بهش گفتم که من قراره برات بمونم هوای منو باید داشته باشد اما انگار ن انگار
دو خواهر مجرد
من برات میمونم، هوای منو داشته باش، حس خوبی نداره.
حس اقتدار نمیده بهش که ازش حمایت بگیری.
خب نرو،درحد خیلی کم کمک کن،که وظیفه نشه،رفت وامدتم،حدود مشخص کن،تا دعوت نشدی نرو،تا دعوت نکردی تیان،فکر کن یه غریبه تو اون واحده،واونا جا دیگه زندکی میکنن
خواهراش کوچیکن؟
تو هم نرو کمک واااا
خو بگو کار دارم بگو میخام غذا درست کنم بگو میخوام حموم کنم بگو ظرفام نشسته بگو میخوام برم بیرون هزارتا بهونه بیا چهاربار که نرفتی بهت نمیگه دیگه
کاش هیچوقت خدا عروسا رو تو محدوده خانواده شوهر قرار نده
ای بابا این مردای بیچاره هم وسط ما زن ها گیر افتادن ها خداییش خوبه که مرد نیستم
اگه نری دعوا راه میندازه؟پدرشوهرت فوت کرده؟
اين دفعه صدات كرد نرو تو راه جوري ك مادر شوهوا اينا بشنون بگو ببخشيد عزيزم دستم بنده ب فلاني( اسم خواهر شوهر كوچيكت) جون بگو ي لحظه بياد
من متوجه نشدم یعنی چی میوه مشترک میگیره؟یعنی میگه بیا میوه ببر بالا؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز