مگه زندگی خاله بازیه.مامانم طلاق گرفت منم گرفتم بچمم بگیره! چه فرآیندیه آخه.خب طلاق نگیرین.یکم صبر کنین چون چیزی تحت عنوان حل مسئله هم هست.گفتگو هم هست.افزایش مهارت هم هست.
کل زندگیم شده مقایسه کردن زندگی خودمو بقیه
فقط دارم حسرت میخورم
یه درصد نمیتونم مثل همسن هام زندگی کنم
هعیییی
مشکلات همسرم و خانوادم بزرگترین غم زندگیمه خیلی تحت فشارم به خودکشی فکر میکنم فقط به خاطر بچه هام دست نگه داشتم
درد روحی 💔
سر بچه دومم زایمانم وحشتناک بود
وقتی که خانواده شوهرم تمام تلاششونو برای بهم زدن زندگیم کردن و موفق شدن. شبانه روز کارم گریه بود و اشک. الان دیگه حسی به این زندگی ندارم ولی شوهرم داره سعی میکنه روزایی که به کامم زهر کرد را درست کنه و خانواده ش همچنان در حال بهم زدن هستن . و منم بی حس دیگه هیچی برام مهم نیست جز دخترم حالم از همشون و از همه بیشتر از شوهرم بهم میخوره
گردن درد دارم دو روز
ی شب از دست همسرم زار زدم از ته دل بزرگترین غم زندگیم بود
منم جدا شدم بایه بچه ی چند ساله
از
جداییم پشیمون نیستم
اما خب
مشکلات
زندگی
ادمایی ک دورو برت هستن
ضربه اشو بهت میزنن
دچار
سردر گمی و افسردگی میشی
بخصوص اونایی ک
زخم میزنن ب دلت
ببخشید ولی منه گاو الان فهمیدم چرا چهار روز فرجه ریاضی دادن بهمون.پاره دارم میشممم خسته شده مغزم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز