مامانم همیشه میگه ببخش اما میدونی چیه .
از روز اول عروسیمون تا همین یکی دوسال پیش .همیشه اذیتم کرد .دعوا .ناسزا .بی محلی .قهر.
همیشهکوتاه اومدم و بخشیدم اما دفعه ی اخر من۷ماهه باردار بودم. از یکی دیگه ناراحت بود با من وهمسرم بشدت دعوا کرد .بلند شد در خونه رو محکم کوبید و باصدای بلند ناسزا میگفت و من خیلی شوکه شدم .
خیلی حالم بد شد .
تا ۱ماه مدام هرشب گریه میکردم .تو خواب و بیداری میترسیدم
همش بدنم حالت پرش میگرفت .
فشار خون بارداری گرفتم بچه م ۱ماه زودتر بدنیا اومد😭 با وزن ۲ونیم
الانم خیلی ریزه میزه س . خداروشکر سالمه ولی از بچه ی دیگه م خیلی ضعیف تره
همیشه غصه شومیخورم میگم اگه زودب نیا نمیومد یا ۱ماه اضطراب روتو شکمم تجربه نمیکرد اینجوری نمیشد .
بچه ی قبلیم ۴۲۰۰ وزنش بود . این طفلی با دعوتی یک ادم بی ملاحظه کل زندگیش تحت تاثیر قرار گرفت .
خدا لعنتش کنه .هرگز دلم اروم نمیشه😭