خانوما داشتم تایپ میکردم نمیدونم چرا حذف شد
رفته بودم خونشون در ضمن من عقد هستم شوهرم ی شهر دیگه کار میکنه امروزم ماموریت بود خیلی دیر ب دیر میرم خونشون امروز گفتم برم بهشون سر بزنم.
رفتم اونجا مهمون میخاست بیاد خونشون مهمونشونم پدر شوهر و مادرشوهر دخترشون بود. دخترشونم خونه خودشون بود اونجا نبود. مادر شوهر مام خودشو زد ب مریضی در کل هروقت میرم اونجا با سیاست کاراشو میندازه گردن من. خلاصه خودشو زد ب مریضی ک سرم درد میکنه حالم خوب نیس من کلی بهش رسیدگی کردم ناهار مهمونارو پختم خونشو جارو زدم و ظرفاشو شستم ادامشو مینویسم حالا