2777
2789

بچها چند وقت پیش تاپیک زدم که من چه مشولی برام پیش اومده من دو هفته پیش حدودا خواستم برم خونه بابام اینا و باردارم و رفتم تو اسانسور تا رسیدم همکف یادم اومد چیزی جا گذاشتم برگشتم دیدم سطل خونمون دو متر جا به جا شده من موقعی که بیرون رفتم دیدم سطل اینوره برگشتم دیدم سطل اونوره دومتر حدودا یا بیشتر گفتم نکنه شوهرم اومده خونه صبحم که میخواست بره دیدم پیرهن سرمه ای تنشه ولی از کار برگشت مشکی بود حالا شاید تو خواب صبح درست ندیدم چشام درست وانشده نمیدونم خلاصه چند جارو گشتم کسی نبود ولی تو کابینت زیر سینک و پشت در یکی از اتاق و چند تا کمدارو نگشتم اومدم و رفتم خونه بابام اینا وقتی برگشتم و شوهرم اومد بهش گفتم تو ظهر اومدی خونه و رفتی گفت نه گفتم چرا و یه دستی زدم و گفتم یکی از همسایه ها و بابام هم دیده بودنت گفت نه بابا اشتباه دیدن من شوهرم کلید در اصلی اپارتمان رو نداره ولی بقیه کلیدارو داره گفتم لابد یه همسایه درو براش باز کرده اومده خلاصه همینجا قضیه رو نگه داشتم و چیزی نگفتم تا اینکه چند روز بعدش دیدم با یکی از مردای همسایه که رفیقه داره پیام میده ولی بعدش پیامش رو پاک کرد گفتم نکنه تو پیاما رد و بدل شده که اره اون روز درو برام باز کردی و اینا و نخواسته بفهمم پیامو پاک کرده خلاصه از گوشی شوهرم به همسایه پیام دادم که فکر کنه شوهرم هستم گفتم من فلان ساعت دیدمت(همون ساعتی که من میخواسنم برم خونمون) تو پارکینگ بودی و با اقای فلانی حرف میزدی گفت اره تو از کجا میدونی من ندیدمت گفتم خب پس اشتباه فکر میکردم این دو همو ندیدن تو اون تایم خلاصه گذشت و چند روز پیش شوهرم من دستم بند بود یکی از همسایا خانم ایکس یعنی درو باز کرد براش دیشب داشتم میگفتم چند روز پیش کی درو باز کرد اومدی بالا گفت زنگ خانم ایکس رو زدی اولش یادش نبود و گفت نه من زنگ اقای فلانی همون رفیقم رو زدم خودش نبود خانمش باز کرد گفتم نه تو گفتی خانم ایکس گفت اره اره بچها( خانم ایکس رو به رو ی خونه رفیق شوهرم هست واحدش ) فاطی نکنید خانم ایکس یه همسایه حداست رفیق شوهرم و زنش یه همسایه دیگن و یادش اومد اما تو ناخوداگاهش بود که زن همون رفیقش درو باز کرده و من گفنم نکنه برمیگرده به همون روزی که من میخواسنم برم خونمون این زنگ رفیقش اینارو زده زنش باز کرده و شوهرم تونسته راه پیدا کنه به خونمون بهش گفتم گفت نه من کی گفتم زن فلانی درو باز کرد گفتم دیشب گفتی گفت نه و اینا اشتباه شده خلاصه میترسم اون روز که رفتم خونه بابام اینا یکی رو اورده خونه و به من خیانت کرده اگر ممکنه دوبار بخونید متن رو تا گیج نشید شرمنده اهان اینم بگم من اون روز نگفتم میخوام برم خونمون به شوهرم شب قبلشم یادم نمیاد گفتم یا نه حالا یا دوربین گار گذاشنه تو خونه یا شنود نمیدونم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وااااای مغزم سوت کشید از همین همه شک .. 

شاید قبلاً هم یه چیزایی ازش دیدی که با یه سطل آشغال به این فکرها رسیدی وگرنه اصلا منطقی نیست فقط با یه سطل آشغال بهش شک کنی ،

البته شاید عوارض بارداریه ، سودا ت زده بالا ، بهش شک افتادی

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز