میشه بی تفاوت رد نشید؟
مثل یه خواهر کمکم کنید باهام حرف بزنید؟
من موندم و رابطه ای که نمیدونم اصلا باید براش صبرکنم یا نه تمومش کنم
ما هیچ اختلافی نداریم نه تاحالا دعوای شدید داشتیم نه بی احترامی داشتیم
همیهش احترام بوده اعتماد بوده
حمایت گر هم بودیم
همدم هم بودیم
به معنای واقعی کلمه ایده ال و مکمل هم بودیم
همو دوست داریم ازین دوست داشتنایی که کلی سختی کشیدیم وصبرکردیم برای هم*سه سال تقریبا*
دوهفته پیش خواستگاریمون بود
پدرم بخازر حرفا و تهمت های بقیه همون شب گفت نه معمولا شب خواستگاری هردختری خصوصا اگر عاشق هم باشن میشه بهترین شب زندگیش ولی برای من شد ترسناک ترین شب زندگیم و از ذوق همه چیز افتادم
الان میخاد بازهم ادم بفرسته با پدرم صحبت کنه
من هیچ امیدی ندارم چون پدرم اصلااااا دلش نیست بقیه هم تاثیر دارن توی انتخابششش و حتی حاضر نیست حرفش زده بشه
حال جفتمون خوب نیست اون از من بدتر
موندم واقعا راه درست چیهههه یکی راهنماییم کنه بخدا مغزم کار نمیکنه بلاتکلیف موندممم