بخدا دیگه مغزم نمیکشه،نمیدونم از دست این نفهم چیکارکنم زندگیمو زهر کرده،بخدا دلم نمیاد اینجوری بهش بگم ولی دیگه دارم دیوونه میشم
تو زندگی یه عروسی برای من نگرفته،یه طلا برام نخریده،تو خونه قبلی مامانم اینا زندگی میکنیم یه تیکه وسیله برای این خونه نخریده خونه خودشم تاالان نتونسته آماده کنه
یه عالمه وام و کوفت وزهرمار گرفت ،زمین فروخت ماشین فروخت نمیدونم پولشون چیشد که یک ریالش تو زندگی من نیومد
جدیدا هم ماشین خریده بود با پول قرضی،همونم برداشت فروخت ۹۳۰ میلیون،تا یه هفته پول داشت ی خرج نسبی میکرد،الان هرچی میگم پوله چیشد میگه رفت پای بدهی هام،ولی من باور نمیکنم همشو داده باشه بدهی و یه پنجاه میلیون برای خودمون نزاشته باشه،الان در حدیه که من میگم ی ماست یا چندتا تخم مرغ بخر میاد کارت خودمو برمیداره،قبض گوشیمو خاستم بدم ۷۵ تومن بود کارتش موجودی نداشت،یعنی صدهزار تومن نداره در حالی کا هفته پیش ی میلیارد تو کارتش بوده
حالا گیر داده ک پول لازم دارم النگوتو در بیار بفروشم گیرم فلانم،میخام بزنم توگوشش،تا میگم با یک میلیارد چیکار گردی ک با پول النگوی من بکنی،میگه نه اصلا ولش کن ،توکه هیچوقت تو زندگی کاری برا من نکردی الانم نکن
عذاب وجدان دارم ک با یه بچه تو شکمم هرشب کارم گریه ست
