بچم معجزه شد
انسفالیت مغزی گرفته بود بخاطر ویروس آبله
۱ ماه بیمارستان بستری بود هرروز میمردم و زنده میشدم😭😭😭
یادم میاد جیگرگوشم رو تخت افتاده بود روزی ۲۰بار استفراغ میکرد بدون اینکه چیزی بخوره
راه نمیرفت حتی نمیتونست بشینه
کم کم دیگه حرف نزد😭😭
حتی دکترا میگفتن ممکنه کامل خوب نشه
ولی معجزه شد
عزیز دلم کاملا خوب شد
ولی باز میترسم نگرانم
وقتی یادم میاد جیگرگوشم چیا کشید جیگرم اتیش میگیره
من خیلی ترسیدم😭
فقط خدا رو التماس میکردم قربونش برم ک بنده بدی ام هنوز
امام زمان و امام حسین بچمو بهم بخشیدن
میدونم دعاهای همه عزیزان چه تو سایت چه اطرافیانم بی تاثیر نبود
دلم خاست حرفامو با شما بزنم کمی اروم بشم
من اون موقع گفتم خدایا شکرت بازم ناشکر نیستم
ولی بچمو به خودت سپردم میدونی من ضعیف تر از اونم که فکر کنی پس بچمو سپردم دست خودت 😭😭
گفتم خدایا بچه هام چشم انتظار داداششون هستن دلشون رو شاد کن
هر وقت یاد اون روزا میوفتم واسه خودم نه واسه عزیزدلم جیگرگوشم آتیش میگیره ک اونجوری زجر میکشید
انشالله بلا از همه بچه ها دور باشه
الهی به حق امام رضا به حق امام زمانم همه مریضا مخصوصا فرشته های کوچولو با سلامتی از بیمارستان برگردن آغوش خانوادشون
ممنون میشم واسه سلامتی حسامم و داداشاش دعا کنید
انشالله حال دلتون همیشه شاد باشه