من رفته بودم کنسرت راغب و علاقه شدیدی دارم بهش
وسط ردیف دوم نشسته بودم میرف میومد چشمش میوفتاد بهم
وسط مسطا هی هی صداش میکردم میگفتم راااااغب عاشقتمم
یا قربونت برمممممم
بعد این چون وسط اجرا اینا بود نگا میکرد بهم لبخند میزد
بعد یبار سکوت بود دااااد زدم با تموم وجود راااااغب
نگام کرد گف جانم و لبخند زد واییییی من مردممممم