من اصلا حساس نبودم .چند بار با برادر م و همسرش سفر رفتیم و هیچی نمیفهمیدم یا اصلا تو این باغ ها نبودم .تا ی بار می‌خواستیم جای بریم ک بحث لباس شد زن داداش م گفت من مانتو مشکی دارم نمیپوشم دیگه نوعه .گفت نکنه همون مانتو مشکی ک تو سفر پوشیده یود رو میگه .منظورش تنگ بود .یبار دیگع ک سفر رفتیم داشتیم تو آشپزخونه ظرف میشستیم اینم ظرفا آورد دیدم از پشت ی لحظه نگاش کرد واقعا عصبی شدم آدم غریبه ی چیزی هر بار جمع خانوادگی هست اعصابم بهم میریزه
چ هیزع مردا همه همینن
چقد بد به مه یا فقط یک نفر نگاه می کنه
مردا اکثرا همینن
مگه میشه چشم بسته ظرفا رو بیاره ؟ یخورده منصف باشیم 😅
توشون مثل معروف هست که هم کباب می خواهیم هم قورمه سبزی هم ...
عزیزم چشاشو نمیتونه ببنده که شاید منظور نداره
این نگاه سنگین نیست نگاه سنگین رو نخاستن و بی ارزش حساب کردن طرفه
این نگاه چشم پلاشتیه.یا هیزی هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز