سلام. میرم بیرون دم پیش دبستان پسرم همه شاد و خوشحال و خندان خوشتیپ و حسابی به خودشون رسیدن. حالا من مریض کمرمو بسته بودم از درد. لنگ میزدم به خاطر درد سیاتیک پام. رنگ به صورت نداشتم به خاطر حالت تهوع بارداریم. چطوری بقیه سالمن و مریض نمیشن؟؟؟
به شوهرشون و میزان بیخیالی شون بستگی داره
چون حامله ای دیگه حالت اینه
ماه چندی؟
اونایی که شادن با خانواده شوهر کاتن نمیبیننشون
ادم سرطان هم داشته باشه تو موقعیت خوبی باشه حالش خوب میشه دردهایش یادش می‌ره بعد دوباره گرفتار روز مرگی میشی دردها میاد
من به شوهرم گفتم یه مبلغ قابل توجه بریزه تو کارتم بعد زایمان برم همه چی بخرم از اول حاملگی نخریدم هیچی فقط لباس تو خونه خریدم
منم همینطور صبح باید ساعت 4 بیدار بشم برا نماز و بعد برم سر کار موقعه بیدار شدن انگار تریلی از روم رد شده نمیتونم بلند بشم زجر میکشم تا کمرم راست بشه بعد که نماز بخونم و حرکت کنم بهتر میشم تا بیام دوبتره خونه دردهام دوباره شروع میشه
مثل منی هم همه جای بدنم فرسوده شده ، هم حوصله هیچ کاری ندارم حتی دکترم نمی رم ولی بیرون از خونه یا جمع فامیل همه سالم و شاد و خوشحالن ، هم روحی سالمن هم بدنی بر عکس من ، به خدا زن عموهام و عموهام و زن دایی هام که از من بزرگترن انقدر شادن و ذوق زندگی دارن ، همش بر می گرده به شرایط زندگی این مریضی ها جسمی هم مشکلش همون شرایط نه چندان خوبه زندگی
شما که رفته بودی مبل بخری قطعا دوتا مانتو هم در توانت هست بگیری. من مشکلم لباس نیس مسئله اینه که سالم نیستم و همش مریض احوالم
زن عموم ۵۵ سالش دماغ عمل کرد ، لیپو کرد ، بقیه فامیلم همین طور بعد من مشکل معده و دیسک گردن و کمر دارم نشستم تا بمیرم می گم ولش کن دو روز دیگه می میرم ☹️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز