2777
2789
عنوان

دلم برای مامان‌بزرگ کبابه

226 بازدید | 18 پست

۹ ماهه پدر جوونم به رحمت خدا رفته 

مادربزرگم خیلی هیکلی و با ابهت بود از اون روز به بعد آب شده یعنی خداشاهده استخونه گونش زده بیرون دست و پاهاش انگار انحراف گرفته بخدا بلند میشه دو قدم راه بره قشنگ مشخصه پاهاش کج شده 

دلدردای عصبی گرفته 

امروز رفتیم سرخاک قرار گذاشتیم یه جوری راضیش کنیم نبریمش 

ما که اونجا بودیم دیدیم تنهایی اومده 

به خدا قسم دل سنگ آب میشد از دور اومد چنگ انداخت تو سر و صورت خودش منو خواهرم دستاشو گرفتیم کمکمش کردیم بشینه نشسته محکم میزد تو قفسه سینه خودش و مویه میکرد ....اینقدر گریه کردم تمام تنم کوفتس...الهی هیچکی داغ نبینه منو خواهرم که بابام تمام دنیامون بود با گذشت زمان یکم آروم شدیم اما مادربزرگم خیلی حالش بده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا رحمتشون کنه

داغ اولاد خیلی سخته

زن عموم بعد فوت دختر ۲۱ ساله ش دچار فروپاشی روانی شد و حدود یک سال آسایشگاه اعصاب و روان بستری شد

بعد گذشت ۹ سال هنوز هم همونه و نتونسته کنار بیاد 

عزیزِ روزهای رفته تو کجایی؟🖤🥀

خدا رحمتشون کنهداغ اولاد خیلی سختهزن عموم بعد فوت دختر ۲۱ ساله ش دچار فروپاشی روانی شد و حدود یک سال ...

مادر بزرگم امروز به عکس بابام نگا میکرد میگفت دردا به جونم اینجوری نگام نکن شرمنده میشم تو زیز خاکی و من نفس میکشم

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792