سلام این داستانی که میگم شاید حدود ۱ سال پیش باشه و عین واقعیته
یه شب این خانم خواب میبنه که مادرشوهرش با لباس های پاره و تن زخمی و کتک خورده با چهره بسیار بد دنبال حلالیت گرفتن ازشه و خیلی تعجب میکنه از قضا فرداش بهش خبرمیدن که مادرشوهرش دیشب فوت شده ... هرچند امیدوارم خدا بیامرزتش چون از اقوام مامانم بود و دعا میگنم براش
خیلی به عروسش ظلم کرده بود خیلی زیاد وتحقیرش میکرده بااینکه عروسش کارمند بوده و از خانواده ابرومند با حرفایی که میزده پسرش این زن بیچاره رو کتک میزده حتی محل کارش ابروش برده و اخراج شده و حقوق بازنشستگیش بااینکار خراب شده الان بسیار فقیر و محتاج شده همسرشم سالهاست فوت کرده ....
ای کاش ادما باهم مهربون ترباشن دنیا نی ارزد به اینکه دلی برنجانیم🍃