دو تا بچه از مدرسه زود میان خونه تو بین راه عزتی سوارشون میکنه تا برسون خونشون
عزتی می پرسه چرا لین راه خطرناک و دور رو تنهایی میایین خونه و الکی سوار ماشین غریبه میشین؟ نمیگین راننده یه بلایی سرتون میاره؟
اونا میترسن و می پرن پایین و میمیرن
عزتی هم فرار میکنه
میکرده هم سالها ماجرا بوده و میخواد از عزتی اخاذی کنه و زمینش رو بگیره برا نوش
عزتی با چاقو تهدیدش میکنه پیرمرده قلبش مشکل داشته و با اون تهدید سکته میکنه و میمیره
تازه انگار عرتی میخواست نوه پیرمرده رو هم بکشه که فرار میکنه خخخخخ
کلا این عزتی خیلی آدم کشته (زخم کاری) و میکشه ولی مجازات نمیشه خخخخخ