بنام داداشم
شهر بابامم همینطور
شهر مامانم قسمت مال من زمین خالیه یعنی خونه نیست حالت زمینه که یک انباری بزررگی است یعنی ارزشی نداره بعد همون نصف زمین خالی رو ۶۰۰ تومنی میخرن
بعد من به سرم زده که برم بفروشم ماشین بگیرم من که پول ندارم بدم خونه بسازم و.. قسمت داداشم اونجا ساخته است
اینجا بدون ماشینم سختمه
پول اسنپ کلی میگرن هر تیکه ۶۰ تومنی میشه پول بیشتر وقتا پیاده میرم اینطرف اون طرف
واقعا یک زمین خالی افتاده اونجا ارزش داره من پیاده همش برم این طرف اون طرف بابام اون جوری نیست ماشینش بده دست من بیشتر وقتا هم بیرونه بابام مجبورم یا اسنپ بگیرم یا پیاده برم