دوستان من تازه عروسي كردم
يه توضيحي از خودم بدم كه بهتر قضاوت كنيد
من كارمندم صبحا ساعت شش و نيم بيدار ميشم بعد از ظهر ٤ ميام خونه
دوستان من خونم ويلاييه هست كه اي كاش نبود
دوستاي شوهرم هر دو روز زنگ ميزنن بيان خونه ما بشينن تو حياط و تا چهار صبح بيدار ميمونن من واقعا بدنم كشش نداره سركار هم چون ميرم برام عذابه بخدا ميگن خودمون غذا مياريم همه چي مياريم ولي بيايم حياط شما من ميگم نه شوهرم ميگه تو ادم بدوري قيافه ميگيره يا به من ميگه ما با تو كاري نداريم تو برو تو خونه بخواب
به نظر شما ميشه ؟
مگ بحث عذاس فقط من تو خونه خودم راحت نيستم لباس راحت نميتونم بپوشم هر روز نميتونم مشروب بخورم عين اينا من ميگم بابا ادم ماهي دو بار سه بار جمع ميشه نه هر روز اينا دائم الخمر هستن ديگ الان من ديروز خيلي خسته و جنازه از سركار وسيدم خونه رفتم يه دوش گرفتم و لباس راحت پوشيدم كه بيام جلو تلوزيون لش كنم گفت دارن دوستام ميان منم گفتم من غلط كردم اومدم اينجا زندگي كردم هر دو روز بدن درد ميگيريد بايد جمع شيد حتما ؟ همين چهار شنبه اومدن خونمون بسه ديگ سر من غر زد تو برو بخواب كسي به تو كار نداره منم رفتم اتاق از ساعت هفت اصلا بيرون نيومدم حتي سلام كنم
بخدا خستم نميدونم چيكار كنم