حق داری عزیزم
وقتی که خوندم ناراحت شدم
نمی‌گم که شما زودرنجی
میگم که من یک جایی توی زندگی پذیرفتم که فقط و فقط خودم رو دارم هر چقدر هم که ظاهرا دور و برم شلوغ باشه. به خودم قول دادم خودم هوای خودم رو داشته باشم.
من نمی‌گم بخاطر بچه‌ها و…میگم فقط و فقط بخاطر خودت هر کاری که میتونی واسه خودت بکن، فعلا اصلا به همسرت فکر نکن که پشیمون یا نه، چرا این کار رو کرد و…در تمام لحظاتی که تو داری خودت رو از درون نابود می‌کنی اون آدم داره زندگیش رو میکنه
من 39ساله افسردگی دیابت که ارثی ازبچگی داشتم چشمام خیلی ضعیف شدن کمردرد پادردشدید دارم 😔
اعصابم نابوده چون ازبچگی جورمادرروکشیدم هم دخترونه بودم هم خدمتکارمادر واقعانابودشدم الآنم اصلاحوصلم نمی‌کشه به خونه زندگیم برسم
من ۳۸ سالمه جسمی خوبم خداروشکر ا احساس انرژی بالایی میکنم که باید به کاری مشغول باشم اما شغل بیرون از خونه ندارم بخاطر همین خیلی از روزا کلافم از بیکاری و حس میکنم دارم کم‌کم بسمت افسردگی میرم شوهرم میگه اصلا اسم کارو نیار
من سی و دو سالمه
حماقت و اشتباه زیاد داشتم کنکورمو خراب کردم الان با س تا بچه میرم دانشگاه
ولی از وقتی رفتم حالم بده همکلاسیم اونجا استاده همون دانشگاه شنبه ها میبینمش من ترم دو ام
حالم بده میگم این چ کاری بود کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز