به نظرتون بخوابم یا بیدار بمونم

به به نظر من اگه خودت انتقام نگیر بسپارش دست خدا ون بهتر انتقام می‌گیره اینکه تو انتقام بگیری یکی از فضای بینتون مشوش می‌کنه شاید اون بازم بخواد به دروغ یه جوری بازم زهرشو به تو بریزه و به نظرم گناهم داره اصلاً خدا نگفته که ما انسان خودمون انتقام بگیریم شاید یه روزی خدا دستشو  رو کرد بدون اینکه تو خودتو درگیر اون مسئله کنی گرم پیش خدا شرمنده بشی هم بین خود تو شوهرت یا بالاخره یه استرسی بهتون وارد میشه تو که می‌دونی خدایی هست ین دنیا بی‌حساب کتاب نیست پس رهاش کن تو ذهنتم مشغولش نکن مطمئن باش اون به بدترین شکل ممکن چه این دنیا چه اون دنیا تقاص پس میده

ببین درسته دقیقاً همون مثالی که زدم آبان اون نخواسته ولی تو بخور توی شرایطی حتماً این کارو انجام بده حتماً بزار بینتون اعتماد شکل بگیره اون دختر ه افریته هم ه خواسته‌هاش نرسه درسته یه سری چیزا غرور آدما نشونه می‌گیره ولی یه ذره کوتاه بیا و قسم بخور و بعد مطمئن باش وهرت شرمنده‌ترم میشه عشق بینتونم بیشتر میشه و اینکه تو طلبکارترم میشی چون اون کاملاً دیگه باور کرده و دیگه شوهرت همچین اشتباهیو دیگه انجام نمیده محاله که انجام بده اما اینجوری امکان داره بعدها به قول خودت...

پس اگه داره درد می‌کشه مطمئن باش درداش بیشترم میشه پس بزارش به حال خودش از همچین آدمی که یچ خدایی هم نمی‌شناسه دوری کن مطمئن باش تو کاری انجام بدی باز یه روزی یه جایی یه جور زهرشو تو بهت می‌ریزه همچین آدمی که اصلاً تو گفتی حتی آتویی هم دست دستش نباشه ممکنه بالاخره یه کاری انجام بده تا زندگی تو از هم پاشونه یا سرد کنه یا بالاخره کارای خیلی بده دیگه که ازذهنم میگذره ولی نمیگم بعید نیست ازش

افرین پچولش کن بره درک 

آره آره دقیقاً خیلی خوب گفتی ولی منتها قسمتو یه جوری بخور که باور کنه هم دست رو قرآن بزار هم جون عزیزاتو قسم بخور که ذره شک نمونه لی در کنارش این صحبت‌هارم بگو که قشنگ خودشو جمع کنه

در در کنارشم بگو غرورم اجازه نمی‌داد که همچین کاری انجام بدم چون از این ناراحت بودم که تو چرا باید هر کسی که هر چیزی گفت و باور کنی ولی فقط تنها به خاطر رابطمون  قسمو می‌خورم و بعدش حرفای دیگه‌ای که می‌خوای بگی

می‌دونم میفهممت ولی بدونیم موضوع رو کامل تموم کنی خیلی بهتره برای رابطتون بعد از اصلا جا خوردم من که تو به خاطر این مسئله حتی گفتی از شوهرم جدا بشم را باید همچین کاری انجام بدی وقتی می‌تونی عقلانی زندگیتو درست کنی اصلاً چرا بخوای باید به خاطر همچین مسائلی طلاق فکر کنی درسته یا موضوع خیلی جدی که باید بین خود و شوهرت حل کنی 

 هر موضوعی بینتون پیش بیاد به جدایی فکر کنی و یه دختر هرزه رو به آرزوش برسونی و خوشحالش کنی

این موضوع یه جور جمع کن که اونم بسوزه

نه نه عزیزم اینقدر بزرگش نکن قسم بخور ولی همزمان که قسم خوردی همون جام همون قسمو بخور بگو اگه بازم همچین کاری بکنی همچین کاری می‌کنم خیلی جدی باش گو می‌خواستم این کارو بکنم صحبت‌هایی هم که به من میگی به اونم بگو که چرا تو باید به من شک کنی با گفتن یه آدم دیگه هر کسی هر چیزی تو زندگیمون بگه تو می‌خوای اونو باور کنی طرف از سر دشمنی حسادت ینکه چشش زندگیمونو نمی‌بینه بیاد هر حرفیو بگه و تو اونو باور کنی

ببین هر کس دیگه‌ای بود جای شوهرت شاید باور می‌کرد ولی تو باهاش خیلی جدی باش تا اون حساب کار دستش بیاد