شوهرم هفته ای دو تا سه روز کامل شیفته یعنی ۲۴ ساعت
بعد خانواده ام انتظار دارن هر سه روز هفته رو بیام خونه شون
شوهرم مشکلی نداره اما من خب خسته میشم از این رفتن و اومدن اونم هفته ای سه روز
حالا یه بار بیام هفته ای خودم اوکی ام اما بیشتر واقعا خودم سختمه
خونه خودم راحتترم و از تنهایی هم نمیترسم ، خونمون آپارتمان هه وسط شهر ...
ولی اگه به خانواده ام بگم می‌دونم فکر مبکنن شوهرم دوست نداره و همچین چیزی
چطور بگم که اینطور برداشت نشه ؟
شما بودین چیکار میکردین ؟
یه کلاسی یا کاری رو شروع کن خودتو مشغول نشون بده
بگو سرت شلوغه
یبار رک حرق دلتو بزن لقما رو نپیچام دور سرت
راحت نیستم
خانه خودم راحتم تمام
بهونه بیار یه بار بگو میخواستم خونه رو تمیز کنم یا خوابم میومد خوابم برد تا بیدار شدم دیر شده بود و...
بگو دارم خونه تمیز میکنم خسته شدم
ی روز بگو مهمون دارم
ی روز بگو دارم جارو میکشم شیشه پاک میکنم
خوش ب حالت خانواده من ک بیشتر دوست دارن نریم.....
۸خوب که بری تنها نیستی
یه به مامانت بگو دوس دارم تنها باشم و نمیترسم
من که براشون جا انداختم خونه خودم راحت ترم
اوایل میگفتم کار دارم
باید فلان برناممُ انجام بدم
یا مثلا قراره دوستامُ دعوت کنم
بعد دیگه عادت کردن
چرا فکر کنن شوهرت دوست نداره ربطش چیه
مگه سابقه اختلاف دارن
خوشبحالت
منو خواهرام سالی یکی دوبار میریم خونه مامادرم مادرم ناراحته از رفتنمون همیشه بی محلی میکنه یا میگیم میایم یکم سکوت میکنه یا هر رفتاری
