فکر کنم بیشتراتون جریان این دوستی من و استادمو میدونین توی تاپیکای قبلم توضیح دادم راستش من اخلاق بچگونه خیلی دارم زودرنج شدم و حساس اگه باهاش تو طول روز زیاد حرف بزنم دعوام میشه سر کوچک ترین بحث چند بارم تصمیم گرفتیم جدا بشیم ولی هر جفتمون نتونستیم امروز بهش توضیح دادم گفتم که عزیزم اعصاب هر جفتمون میریزه بهم بخاطره اینکه بحث نداشته باشیم تو طول روز پیام ندیم فقط صبح بخیر و شب بخیر بگیم چون خدایی هرروزمون شده بود دعوا اونم گفت باشه عزیزم چشم هر چی تو بگی
به نظرتون منو دوست نداره که قبول کرده؟
دانشجویی ؟ چن سالته ؟ استادت متاهل یا مجرد ؟ قصدتون از دوستی چیه ؟؟
خدا صبر بده به استادت
من تاپیک های شمارو خوندم و در جریانم
فقط میتونم بگم استادت اعصاب فولادی داره که با شما وارد رابطه شده
چقدر بچه ای آخه
صبح بخیر شب بخیر ب چه دردت میخوره اونم ندین دیگه
دوتایی منطقی باهم حرف بزنید این چیزی ک میگی زیاد جالب نیست برای ی مرد و اگه قبول کرده یا از دلش زده برای تو
و یا سرش جای دیگه ام گرمه و توام ذخیره نگه داشته
عزیزم اخه تو نمیدونی استادی که با دانشجوش رل بزنه چقدر غیر حرفه ایه؟ به هر حال کات از همینجا شروع میشه، کم کم بهم پیام نمیدین و میرین پی کار خودتون، و تمام...در حد یکی دو روز کمتر پیام دادن اگه دعوا کردین عادیه، ولی اینکه هر روز هر روز همین کارو کنین از هم دور میشین و تموم میشه
