2777
2789

از شهر یا روستا یا حتی از کشورش برای همیشه بره؟ 

کی بود و چطور رفت مثلا برای دانشگاه رفت یا کار یا ازدواج کرد 

چی بگم؟ از سختی هام که زیادن یا دل خوشی هام که ناچیزن

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من ازدواج کردم. و برای کار از شهرم اومدیم تهران

ئه من کوردم له نه‌ته‌وه‌ی مردم روله‌ی کاوه‌ی اسنگرم❤️‍ من آنقد بزرگوار نبودم که از اهانت ها بگذرم ، اما سرانجام فراموش میکردم . و انکه گمان میبرد از اون بیزارم مبهوت میشد انگاه که میدید لبخند زنان به او سلام میکنم برحسب سرشتش عظمت روحم تحسینش را برمی انگیخت یا خفت منشم را خوار میشمرد غافل از اینکه علت رفتارم ساده تر از این حرف ها بود من حتی نامش را فراموش کرده بودم🙃        نه محبتشان قصریست نه نفرتشان قبری،نه لبخندشان تاجی،نه طعنه شان تبری، تو راه خویش برو بی نیاز از نگاه که تو پادشاهی حتی بی قصر و سپر .                                        بگذار دل اگر خواست مهر بفروشد یا خشم بریزد به هر رهگذری تو خود بشناس که ارزش تو نه به عشقِ ناپایدار است نه به نفرت عبوری🫠                                                 با کسیکه سعی میکنه تحقیرت کنه تا خودشو بالاببره بحث نکن اون خیلی وقته بی ارزشی خودشو فهمیده :) 

بیشتر ببینید

اره 

شیراز بودم 

رفتم تهران برای دانشگاه(اونجا قبول شدم)

برای کار هم تو ذهنم نبود که برگردم میخواستم شهر طرحم بمونم که کرمان بود اما دوباره برگشتم تهران و ازدواج هم کردم و همونجا موندگارم همیشه

 چرا جملات سطحی‌تان را با «ما مرد‌ها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است... 

بیشتر ببینید

بله پسردایی پدرم که البته خیلی ساله فوت شدن  از دوازده سالگی از تبریز اومد تهران و دیگه هرگز برنگشت اینجا ازدواج کرد با یه غریبه بچه هاشم خارج از کشور زندگی می کنن ایشون سر یه موضوعی با پدر و نامادریش دعواش میشه و برای همیشه میاد تهران اینجا یکی از موفقترین تجار تو صنف خودش،بود فامیلا که میرفتن پیشش البته تحویل می گرفتا فقط دبگه برنگشت خونه پدریش 

من برای همیشه از شهرم رفتم فقط سر میزنم ولی خونه زندگیم ۱۷ساعت فاصله داره با شهرم،راضیم بهترین کار رو کردم درسته از عزیزم دورم ولی ارزششو داشت

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)
بیشتر ببینید

پر از انرژی منفی،ادمایی که سرشون تو زندگیم بود و ضربه میزدن

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)
بیشتر ببینید
اره شیراز بودم رفتم تهران برای دانشگاه(اونجا قبول شدم)برای کار هم تو ذهنم نبود که برگردم میخواستم شه ...

عزیزم یه سوال مهم دارم برای دانشگاه شیراز بهتره یا کرمان 

و کرمان رای دانشجویی خوبه چطوره 

چی بگم؟ از سختی هام که زیادن یا دل خوشی هام که ناچیزن

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792