من وقتی پری شدم خودم نمیدونستم
میدونستم پری چیه ها اما نمیدونستم پری شدم
شبش تو سرمای زمستون گرمم بود و صبحش یه لکه قهوه ای رو شلوارم دیدم فکر کردم اسهال کردم به خودم
رفتم مدرسه امتحانم داشتیم زنگ دوم
بعد دیدم مامانم زنگ اول اومد گفت بیا فلانی پری شدی
بعد منم هی گریه میکردم
مامانم رفت با معلم نامردم حرف زد اما قبول نکرد منو بیاره خونه
دیگه موندم و به دوستام گفتم من گریه میکردم دوستام دست میزدن و میرقصیدن اصن یه وعضی