2777
2789
عنوان

تازه عقدم ولی خیلی غمگینم

| مشاهده متن کامل بحث + 830 بازدید | 42 پست
من دوسش دارم بش میگم بیا بریم مشاور نمیاد. درسته طبیعیه در صورتی که ادما قدم بردارن برای درست شدن او ...

حرفاتون درسته ــ اگه اینجوریه که حق داری ـــ اگه ایشونم دوستتون داشته باشه باید تلاش کنه برای بهتر شدن ـ

در هیایوی زندگی دریافتم؛  چه بسیار دویدن ها،  که فقط پاهایم را از من گرفت،  در حالی که گویی ایستاده بودم،  چه بسیار غصه ها،  که فقط سپیدی موهایم شد،  در حالی که قصه ای کودکانه ای بیش نبود.  دریافتم کسی اگر بخواهد،  «میشود» و اگر نخواهد « نمیشود» 

بیشتر ببینید
ولی اونم به عنوان یه مرد باید یه سرس چیزا رو بدونه یاد بگیره اون خیلی مقاومت میکنه من هیچی ازش نخواس ...

عزیزم همین دیگه 

تو اصلا نباید از مرد توجه و ... گدایی کنی 

تو باید از هرنظر مستقل باشی استقلال عاطفی داشته باشی 

بدون اون نمیری فقط در این صورته که اون کنارته 


اون فیلمای عاشقانه بیخیال وارد دنیای واقعی ازدواج شدی چنین خبرایی نیس 

ازدواج کلی مسئولیت داره و اگاهی . رویایی نیس 


استقلال خودتو داشته باش کتابم بخون 

این دوتا کتاب حتما بخون کتاب زیاده 

رازهایی درباره مردان 

مردان مریخی زنان ونوسی

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دو تا آدم خیلی خیلی خوبن ممکنه تفکرشون به هم نخوره .سعی کن امتیاز بدی تا امتیاز بگیری

》اولین گناه ،گناهیه که روی سنگ قبرت مینویسن《                   》هرکسی ذات واقعیت رو ببینه سوارت میشه《                             》شک تنها حقیقته《

عزیزم - حساسیتت رو کم- کمتر بهش گیر بده- دنبال جلب توجه و ترحم و گدایی مهر و محبت نباش - باهاش مهربو ...

منم خیلی دوس دارم سریعتر برم سر خونه زندگیمون ولی شرایط اوکی نیست هنوز و فکر میکنم دو سالی حداقل طول بکشه از سمت همسرمم هم شرایطش اوکی نیست بیشتر. الان من باید چیکار کنم وقتی سه روزه داره فاصلع میگیره ی خبر نمیگیره بگه زن من مردس زندس چیکار میکنه چطور شاد باشم و بتونم بهش منتقل کنم این شادیو. من تصمیم گرفتم حتی وقتی بگه بیا همو ببینم حرف بزنیم نرم.. بش بگم اگ میخواد بیاد پیش مشاور‌. نمیدونم چیکار کنم واقعا.. اصن ب خانوادش بگم یا نگم.. نمیدونم

عزیزم همین دیگه تو اصلا نباید از مرد توجه و ... گدایی کنی تو باید از هرنظر مستقل باشی استقلال عاطفی ...

 

اره اشتباه کردم نشستم با گریه ازش خواستم فقط منو ببینه  از علایقم گفتم گفتم ما چند ماهع ازدواج کردیم ی بار یه شاخ گل نیاوردی برام‌.میگع چون گفتی بی ارزش شدن دیکه.

الان احساس میکنم اونم خسته شده از این کش مکش ها بخدا کدخودمم خسته شدم. بهش میگم بیا بریم مشاور نمیاد حرف همم نمیفهمیم من چیکار کنم دیکه اخه

الانم خودتو بگیر واسش کمتر باهاش بیرون برو تو زیاد زنگش نزن بزار اون بزنگه رابطه اصصصصلا نداشته باش


الان همینکار کردم با دوستام میرم بیرون پیامش هم نمیدم ولی اونم زیاد براش مهم نیست انگار... اینه ک ناراحتم میکنه میدونم باز بعد کی میاد میگ بریم صحبت کنیم ولی منم دیگ نمیخوام برم باهاش دیک حرفی ندارم

ببین هرچی از مرد طلب محبت و احترام کنی کمتر گیرت میاد. خداییش عزت نفست رو ببر بالا به خودت احترام بزار و قدر خودت رو بدون و خودت رو بیشتر دوست داشته باش ببین چه جوری میفته دنبالت. مردها دنبال زن دست نیافتنی هستن نه زنی که آویزونه و محبت میخواد

امید، بهترین سرمایه ی زندگی است.

منم خیلی دوس دارم سریعتر برم سر خونه زندگیمون ولی شرایط اوکی نیست هنوز و فکر میکنم دو سالی حداقل طول ...

اول یاد بگیر که دعواهاتونو به هیچ وجه نزاری کسی متوجه بشه

دختر سیاست داشته باش مستقیم که نباید بگی بهم توجه کن


فقط حیدر امیرالمومنین است                                           اللهم عجل لولیک الفرج
اول یاد بگیر که دعواهاتونو به هیچ وجه نزاری کسی متوجه بشهدختر سیاست داشته باش مستقیم که نباید بگی به ...

الان دیگه بنظرت جاش نیست بذارو خانواده خودش حداقل در جریان قرار بگیرند

اول یاد بگیر که دعواهاتونو به هیچ وجه نزاری کسی متوجه بشهدختر سیاست داشته باش مستقیم که نباید بگی به ...

غیر مستقیمم بهش میگفتم میگف داری با پنبه سر میبری! میخوای عادتم بدی! 

یک موردی هست که باید در نظر داشته باشی که ببینی خانوادش دخالت گر هستن و تحت تاثیر حرف اونا هست یا نه

من خودم تو عقد کلی باهم بحث،و مشاجره داشتیم و یه حرفایی با پرویی و وقاحت بهم میزد که شاخ درمیاوردم تا حدی که به طلاق فکر میکردم اما از اونجایی،که همه چی حاضر بود تصمیم گرفتم بریم زیر یه سقف ببینم چی میشه و اگر ادامه دار بود این موضوع دیگه جدا بشم چون خودم هم دخالت و بدجنسی خانوادش،رو تو حرفاش،حس،میکردم

بعد از ازدواج و رفتيم خونه خودمون و از جو خانواده‌امون دور شدیم نود درصد مشکلاتمون حل شد و همسرم رفتارش پخته تر شد و به خصوص بعد از بچه دار شدنمون براش به شدت من و دخترمون در اولویت هستیم ، حتی به خاطر من تا حالا چندبار توی روی خانوادش وایساده

واقعا دخالت های نابجا و زیاد خانواده ها میتونه زندگی رو از هم بپاشه و باید عاقل باشید و اجازه اینکارو ندید

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792