من و جاریم شوهرامون تو یه جا کار میکنن مغازه ی شوهر منه اونجا
ما ۱۱ ساله جون کندیم سختی کشیدیم ۷ سال تو یه اتاق من دار موندیم الان خونه و زمین و اینا داریم اونا یه خونه طبقه پایین ما دارن که اونم شوهر من نصفشو ساخته براشون با این حال دارن میترکن که چرا شما فلان چیزو دارین و ما نداریم
جاریمم که بدتر،میاد بیرون با من منو تیغ میزنه بارها پول گرفته ازم هی گفته فلان چیزو حساب کن بعدا میدم بهت و نداده،بعد چندروز پیش منم مثل خودش بی پول رفتم بیرون برگشت گفت میخوای من حساب کنم بعدا پولشو بده بهم!!!
انقد پررو