اولا بگم كه من اينجا دنبال راهنمايي گرفتن از شما هستم و اگه فكر ميكنيد همسر مقصر كاره لطفا بدون توهين بهش حرفتون رو بزنيد چون اون همسر منه و حرفاى بد شما راجبش فقط باعث ميشه بدتر دلم پر شه و اخلاقم بدتر
يه هفتست داره باشگاه ميره هر روز بعد باشگاه براش غذا درست ميكنم همه چيو اماده ميكنم بعدش كل اشپز خونه رو تمييز ميكنم خونم تقريبا هميشه تمييزه لباساش هميشه تمييزه دست پختم خوبه فقط اعتراف ميكنم مشكلى كه دارم اينكه صبحا دير وقت از خواب پا ميشم ينى ساعت 11 12 و بچه هم ندارم بعضى روزا پا ميشم براش صبحونه ميذارم بعضى روزا نه و اين تنها چيزيه كه نتونستم از اول عروسيم تغييرش بدم حالا امروز خيلى عادى تو ماشين داشتم بهش ميگفتم كه ولى تو هنوز جا داره بيشتر بخورى مثلا عصر اسموتى درست كنى بخورى قبل باشگاه اينا يهو با لحن خيلى لج درارى برگشت گفت اونايي كه اينارو ميخورن كسى رو دارن براشون درست كنه نه من كه زنم تا 12 خوابه گفتم خيلى قدر ندونى كل اين هفته هر روزش برات غذاهاى متنوع درست كردم گفت اره شبو نميگم گفتم ميتونستى با لحن بهترى بگى گفت تو ميدونى منظورم چيه اين حرفش خيلى ناراحتم كرده يخورده بحث كرديم به نتيجه ى نرسيديم اون فراموش كرد من هنوز عصبيم كلا هميشه اينجوريه انگار هيچ كدوم از كارايي كه براش ميكنمو نميبينه حتى صبح بيدار نشدم هم دقيقا سر همينه كه من ميدونم اگه به خودم فشار بيارم و پاشم اون قرار نيست قدر دونى كنه همينجورى كه از هيچ چيزى قدر دونى نميكنه