2777
2789
عنوان

خانواده ها اگ حد خودشونو بدونن ما عروسا پدرکشتگی نداریم باهاشون

| مشاهده متن کامل بحث + 489 بازدید | 48 پست
من قبلا دم ب دیقه باید خونه مادر شوهرم میرفتم اونام دم ب دیقه خونه ما بودن آقا هرجا میرفتن اصرار اصر ...

من همسرم پشتم نیست، دیشب همسرمو برادرشوهرم جایی کار داشتن کارشون تموم شد اومدن دنبالم رفتیم خونه مادرش ساعت ۸ شد برگشتیم دادو بیداد که بیا اینم خونه مادر من رفتن ۲ ساعت نشد خودت از صبح رفتی خونه مادرت، حالا بعد از ۱ ماه من ۱ روز رفتم خونه مادرم، اصلا انگار با یه موجودی طرفم که نمیفهمه

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من باشم بهانه میارم و نمیرم، یه ساختمونیم، سالی سه چهار بار بیشتر نمیرم، اونم زنگ میزنن بیا کارت داریم وگرنه اونم نمیرم، چند بار نرو، به شوهرت بگو بذارین هروقت خودم دلم خاست برم چرا مجبور میکنین 

من همینجور بودم از بعد ۱۳  رفت و آمدم محدود کردم به خاطر اینکه سر حرف مامانش یه دعوا کردیم بعد از اون الان ۲۰ روزه نرفتم خونشون دخترم رو فرستادم رفته باباش هم میره سر میزنه ولی خودم نرفتم انقدر راحتم که نگو تصمیم دارم دعوت کردن برم نکردن نمیرم یا۲۰ روزه یه بار یه ساعت با همسر برم با همسر بیام 

با شوهرت صحبت کن حد و حدود براش تعیین کن. می خواد زیاد بره تنهایی بره

میترسم تنها بره مادرش پرش کنه یا عادت کنه هر روز خودش بره دیگ بدون من رفتن عادی بشه، بگه بچه رو آماده کن ببرمش ، باهاش صحبت کردم دعوامون میشه میگ تو حق نداری برای منو خونوادم تعیین تکلیف کنی

من همسرم پشتم نیست، دیشب همسرمو برادرشوهرم جایی کار داشتن کارشون تموم شد اومدن دنبالم رفتیم خونه ماد ...

والله من بودم نمی‌رفتم میگفتم چراهرروز خونه مادرتو مادر تو مادره مادر من مادرنیست منک دم ب دیقه خونه نادرترین ی روز میرم پیش مادرم پُتکش میکنی تو سرم نمیرم

عزیزم منم همینجوریم دیگ حالم تز همه چی بهم میخوره بخدا . هفته ای یبار ک منو بزور میبره خونه ننش ک دو ...

میفهمم خیلی سخته، من اوایل ازدواجمون مادر شوهرم میومد مانتو و چادرشو می‌ریخت وسط شوهرم بدو بدو پتو و بالش از تو کمد می‌آورد میزاشت پشتش، (حالا مادر شوهرم جوون و باکلاسه هااا) چون خودش ۳۰ ، ۴۰ سال پیش مادرشوهرش میومده پتو مینداخته زیرش پشتی میزاشته پشتش الان من باید رو سرامیک پتو بندازم بعد اون بشینه رو مبل، چادر و مانتوشم میندازه وسط یعنی من بردارم، بخدا مادر خودمم مادر شوهره یبار ازین اداها درنیاورد

وای اونجا که گفتی با موی خیس و شونه نکرده خیلیییی بده

ازین ناراحتم که شوهرم اصلا نمیتونه به اینا چیزی بگه خب میبینی حمامم من بگو دیرتر بیاد بما فشار میاره که اونا ناراحت نشن

ازین ناراحتم که شوهرم اصلا نمیتونه به اینا چیزی بگه خب میبینی حمامم من بگو دیرتر بیاد بما فشار میاره ...

اره حق داری من مجردم ولی جایی میخوایم بریم مامانم اینطوری میکنه دعوامون میشه

_بیا از این سیاره یواشکی برویم.فضای خالی بین ستارگان از همه جا برایمان امن تر است🫧.คՈɿɱ

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779

تاپیک های به روز شده

2792
داغ ترین های تاپیک های امروز