ببین منم یه مدت زیادیییییییی میدیدم و میفهمم چقدر آزار دهندس به شوهرم میگفتم میخندید
من خیلی حساس بودم چون درمورد گذشته شوهرم میدونستم و اینکه توی ازدواج قبلی خیلی خیانت کرده بود و برام تعریف کرد
بعد همیشه سرحساس بودنم کتک میخوردم تا آخرین دفعه که تا پای مرگ رفتم برگشتم
یه روز گفتم خوب خیانت کنه تو نمیتونی کاری کنی پس به درک ولش کن الان تو خیابون میبینم بقیه رو نگاه میکنه یا تعریف میکنه اصلا اهمیت نداره یعنی از وقتی ولش کردم خوابامم رفته 🙂 خیلی بهتر شدم
ولی چندوقته خودم میبینم دارم خیانت میکنم 😐