دخترت اعتمادبنفس نداره پسرمن شش سالشه اوله چندروز اول اومد گفت مامان با یکی رفتم دوست بشم گفته من با کسی که عینکی باشه دوست نمیشم.منم به پسرم گفتم مهم نیست مامان برو با کسای دیگه دوست باش دوست پیشدبستانی خودشم تو اون مدرسه بود تو یه کلاس دیگه افتاده بود خلاصه پسرم یه ماه اول با دوست قبلیش دوست بود با چندنفر از کلاس خودش دوست شد بعد ی ماه اومد گفت مامان اون پسره اومده بهم میگه میشه باهم دوست بشیم من دلم میخواد با بچهای زرنگ مثله تو دوست باشم.ببین پسرمن پارسال که پنج سالش بود فاجعه بود دوست پیدا کردن بلد نبود پر از استرس و ترس بود تو پیشدبستاتی از حقش نمیتونست دفاع کنه استرسش بحدی زیاد بود که رفلاکس عصبی گرفته بود.بردمش سه چهار جلسه مشاور کودکان و باورت نمیشه بچه کلا ۱۸۰درجه عوض شد شد پراز اعتمادبنفس.
شرایط سختی هست
اما چیزی تا پایان سال نمونده سال جدید میتونن دوستان بهتری انتخاب کنند
شما بهشون بگین در مسیر زندگی ما آدم ها از کودکی تا بزرگسالی افراد زیادی قرار می‌گیرند
اما قرار نیست چون احساس تنهایی داریم با یک فرد که بی ادب هست و رفتار ناشایست داره دوست باشیم تا این خلأ را پر کنیم
بهشون بگین آدم های بی ادب هیچ دوستی پایداری ندارند
همه ازشون ناراحت و دلزده میشن
بهتره به دوستش بگه اگر رفتارت این باشه دیگه دوست من نیستی چون بچه هستند درک و فهم کافی ندارند که بشه مسئله را بازتر و سخت ترش کرد
والا دور وبر ما معلمها بدترن باید ازشون ترسید مدام از قیامت وگناه وغیر میگن بچم مضطرب شده کلاس چهارمه
