یه دوستی دارم
داییش پارسال ازدواج کرد بعد میگفت از زنداییم خیلی بدم میاد منم فکر گفتم چرا مگه چیکار کرده بنده خدا
گفت پاگشاش کردیم نیومده
حتی مادربزرگمم پاگشاش کرده نرفته ما داییم و زنداییم رو فقط تو عروسیشون دیدیم 😐😐😐
بعد داییش یک روز قبل سیزده بدر سوخت و بردنش بیمارستان
زنش تا 10 روز که شوهرش بیمارستان بود نرفت پیشش
الانم زنش رفته خونه فامیلاش اینا دارن داییش رو تر و خشک میکنن چون دست و پاش همش باند پیچیه