نه.
الان رفتم دو سه تا از تاپیک هاتو خوندم.
بعد ۲۰ سال زندگی با دو تا بچه اگه شوهرم زنگ بزنه بگه غذا بپز.مادرم بیمارستانه.
منم بگم نمیتونم؛ حوصله ندارم!
هرگززززززز همچین رفتاری با من نمیکنه!.
برو بهش بگو گور . بابات که خوشت نیومد.میخواسته با ننه ش بیان اونجا پذیرایی بشن.
بعد ننه ش پشت سرت میگفت؛ چقدر دختره بی کس و کار بود.ما نه خواستگاری رفتیم نه چیزی.ما رو تو خونه ش راه داد.
حتما ما خیلی خر بزرگی هستیم که این دختر واسمون اینکارها رو میکنه.
واسه این مادر و پسر ناراحتی!!!!!!
وای اسی...وای!!!