2777
2789
عنوان

میخوام الان برم بیرون شوهرم میگه حق نداری بری 😳

| مشاهده متن کامل بحث + 1733 بازدید | 63 پست
مگه نوگرشم . با تاکسی بیاد. مگه من راننده شخصیشم .یه جوری رفتار میکنن انگار ملکه انگلیسه زنه. خب تاک ...

عزیزم سر دعوا نداشته باش 

یه سوال می‌پرسم خداییش راستشو بگو 

اگر که مادر شما تماس می‌گرفت که همسرتون بره آیا همسرتون واقعاً می‌رفت یا نه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مگه الکیه کدوم زن بدون اجازه شوهرش بیرون میره جنگل که نیست

جنگل اونجاس ک زن ستیزی حاکمه. 

اگه شوهرش بره بیرون، میای میگی مرده، اشکال نداره. ولی برا زن، حتما اجازه شرطه؟؟؟ 

متاسفم برا طرز فکرتون

مگه الکیه کدوم زن بدون اجازه شوهرش بیرون میره جنگل که نیست

اتفاقا تو جنگل ماده ها اجازه میگیرن تو جامعه ی مدنی زن و مرد احتیاج به اجازه ندارن :حالا بعضی ها خودشونو در حد موجودات تو جنگل پایین میبینن از نر ها اجازه میگیرن بحث ش جداست 

این روزا از رو  نداری عاشق و معشوق میشن                           من یه لیلی‌میشناسم مهرشو از مجنون گرفت
اخه اعصابم خورده جایی نیس تخلیه شم. زورم میاد رفتارشون با من اینجوریه. انگار مامانش ملکه ست من نوکرش ...

عزیزم مقصر شمایی اجازه میگیری نمی‌گم نگو ولی اجازه نگیر من شخصا آماده میشم سویچ برمیدارم میگم میرم جایی کارداشتی بزنگ یااکه بخوام بیاد قبلش میگم دارم میرم اگه میای آماده شو هیچ وقت نمی‌گم برم میگم می‌خوام برم یادارم میرم😬🫢

ببین زرنگ باش دقه میرفتی دنبال مادرش الان این بحث ها نبود

اخه من چرا برم دنبالش. من برای اون یه قدمم برنمیدارم خودمو کوچیک کنم . الان اعصابم خورده که جرئت میکنن اینجوری بم بگن. خودمو بی ارزش کردم. توام اینجور مواقع این کارو نکن 

همه مردا مثل هم نیستم من میرم بیزون باید اجازه بگیرم که بیشتر وقتا اجازه نمیده

ولی من اجازه نمی‌گیریم ولی خب دیروقت باشه هیچ وقت نمی‌گم می‌خوام برم نه خودم دوست دارم نه می‌دونم می‌ذاره ولی تو تایم روز یااول شب میگم من میرم فلان جا هیچ وقت نپرسیدم که برم 

عزیزم مقصر شمایی اجازه میگیری نمی‌گم نگو ولی اجازه نگیر من شخصا آماده میشم سویچ برمیدارم میگم میرم ج ...


بهش نگفتم .رفتم اماده شم دید. گفت حق نداری پاتو از در بیرون بزاری. میترسه مامانش ناراحت بشه 

نوکر مامانشم مگه

یبار یکی ازت کمک بخواد ، میشی نوکر ؟

دستش رو جلو پسرش دراز کرده برای درخواست کمک .

حالا خودت میدونی 

لابد همچین حسی بهت میدن ...

مودبانه میگفتی دستم توی کار هست نمیتونم برم ، خودش تاکسی بگیره تا احساس نکنه گارد گرفتی و قصد لجبازی و اینا داری ، اونوقت شوهرتم الان اجازه میداد بری ....

نباید از خودت ضعف نشون بدی ، 

در كمال تعجب ميبينم ، تماااام نگرانيهايم بيخود بود !!!!!!!سالهاااارا در حسرت ، روزهاااا را در نگراني گذراندم  در حاليكه ميتوانستم دوست بدارم و لذت ببرم  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779

تاپیک های به روز شده

2792
داغ ترین های تاپیک های امروز