2777
2789

خیلی دلم گرفته تا آخر بخونید با گریه مینویسم مامان من قبل این با یکی اشنا شیم میمرد واسم دوستان جایی میرفتم تا دم در میومد انقد بهم محبت میکرد همه حسودی میکردن حالا این آدم از وقتی اومده باهامون وصلت کرده مامانم نوکرش شده بامن دشمن خونی شده

طرف هم خیلی دستشون تو جادو و ایناس خیلی ازش حرف میزنه ک فلانی رو فلان کار میکنم...انگار خدا ذات واقعیشو از زبون خودش گفت تا بشناسمش بعد پشت مامانم حرفای بدی زد جلوم و من از ترس سکوت کردم 

حالا من هی میگم مامان تو خیلی عوض شدی طرف میگه فلان غذارو برام درست کن چشم میگی تو اینطوری نبودی از کی بقیه مهم تر از بچه هات شدن میگن گمشو در حالی ک قبلا یه فش بهم نمیداد خیلی از چشش افتادم از اون روز ب بعد 

بگین چیکار کنم یه دعایی بگین بخونم از سوره های قرآن یا هرچی محبتش بهم زیاد بشه

خسته شدم از بس صبح تا شب باهام دعوا میکنه

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خیلی گوش دادم و چلشو گرفتم همچی درست شد بعد ک میاد دوباره بهم میریزه انکار طرف هی تمدید میکنه جادوک ...

خود دعای چهل کلید درخونه نگه داری کنید 

با خودتون بصورت حرز همراه داشته باشید اگر اینجوری حفظ میشید

حرز هم انواع زیادی داره و هست ولی اگر اصل باشن

من یه حرز صغیر نوشته بودم و رابطم با مامانم خوب شده بود طرف ت بازوم دید مامانمم هی چش میکرد بهم ک رو دستت رو بپوشون ولی اون دید رفت چند روز دیگ اومد از اون روز نمیدونم چرا حرز رو دراوردم و دستم نمیکنم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز