2777
2789
عنوان

با همچین مادری چ باید کرد

119 بازدید | 8 پست

طولانیه دوست داشتی بخون...

وقتی دوماهم بود پدرمادرم از هم جدا شدن هر کدام رفتن شهر دیگ ازدواج کردند و بچه دار شدن

من پیش مادربزرگم زمدگی کردم،باید بچه طلاق باشی تا درک کنی بی مادر بزرگ شدن چه سخته ، اینکه همه با چشم حقارت بهت نگا کنن زیر لب بگن بچه ب این زیبایی مادر چجور ولش کرده رفته ب امان خدا

هعی خلاصه با یک عالمه سوال بی جواب ، عقده و حسرت بزرگ شدم هیچوقت کمبود بابام رو تو زندگیم حس نکردم اونم هی میومد بهم سر میزد ولی همیش جای خالی مادرم تو قلبم درد میکرد

ولی توی اون سالها فقط یک بار تلفنی زنگ زد من حتی نمیدونستم داشتم با کی تلفنی حرف میزدم💔

ادامه داره...

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍

ولی همیشه فکر میکردم مادرم یک فرشته ست ک بهش ظلم شده وقتی ۱۷ سالم بود اومد ک اره بیا بریم با من زندگی کن مادربزرگم اینا مخالف بودن ک حق داشتن


من التماس میکردم ک فقط دوروز مهمون برم گفتن اگ میری برای همیشه ازاینجا برو


دعوای ما بالا گرفت حتی از بابام کتک خوردم اخرش رفتم پیش مامانم اونجا ذات اصلی مادرم رو دیدم همش انگار منو مقصر بدبختیام میدونست و فهمیدم عمدا منو گذاشته رفته بااینکه میتونست منو بزرگ کنه


ولی برعکس شوهرش خیلی ادم خوبی بود همیش ب مامانم میگف حیف این بچه ک تو مادرشی مامانم همش باهام تندی میکرد حتی یبار سر چیز الکی چنان زد زیرچشمم با جاکلیدی ک همون لحظه خون دماغ شدم در عرض چندثانیه ب خودم اومدم دیدم کل لباسام خونیه

ادامه داره


... 

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍

تصمیم داشتم برگردم باز خونه مادربزرگم ولی اونا دیگ منو دوست نداشتن حتی شنیده بودم لباسامو عین ادمی که مرده بین خودشون پخش کرده بودن


ب پدرم زنگ زدم بیاد دنبالم گف بمون همونجا اینجا هیشکی منتظرت نیست ، با ی حقه ای از اون زندان خونه فرار کردم


مامانم بعدازظهرش لراسامو وسایلامو تو کیسه اشغال اومد انداختم پشت در مادربزرگم گف شما راس میگفتین اون یک ادم عقده ای هست من رو حلال کنین همچین بچه ای رو انداختم تو خونه شما ی انگشتر بدل ازش تو دستم بود ، گف به اون دختره بگین انگشتر منو بیاره یادگاره شوهرمه


حتی براش اندازه ی انگشتر بدل ارزش نداشتم

ادامه داره...

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

عموی کوچیکم گف حق نداری برگردی، رفتم التماس کردم ک ببخشید اینا گف جلوی همه باید بهم بگی گ و ه خوردم


گف دیگ تواین خونه هییچ جایگاهی نداری حتی کتابام یکمی از لباسام رو انداخته بودن گوشه پارکینگ گف حتی حق نداری بیای بالا تو همین پارکینگ میمونی


خودکشی کردم متاسفانه زنده موندم


خدا انگار دلش ب رحم اومد ی پسر خوب سرراهم قرار داد باهاش ازدواج کردم خداروشکر الان خیلیا تو حسرت خونه زندگیم هستن


بعدا فهمیدم شوهر مامانم فوت کرده خیلی ناراحت شدم منه احمق دوباره رفتم پیش مادرم که داغداره بهش دلداری بدم


خیلی طولانیه اونم جلوی همسرم خیلی بد میگشت و انگار میخاست زندگی منو بهم میریزه 


منم الکی بهانه اوردم که شوهرم اجازه نمیده ببینمت قطع ارتباط کردم

ادامه داره..

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍

الانم هرجا میره پشت سرم بد میگه و میگه روزی میاد ب دست و پام میوفته


هعی امان ازاین دل بیچاره


همیشه سعی کردم بهش دوباره فرصت بدم ک یکم بهم محبت مادرانه کنه شاید جبران کنه ولی...


یک بار نتونستم سرش داد بزنم تمااااام سختی هایی ک از بی مادری کشیدم ، تمام حسرتام ، تمام توهین هایی ک ادما بخاطر اون ب من کردن


یکبار نخاستم این حرفا رو بزنم ک مبادا دلش بشکنه


درنهایت فکر میکنم داستان زندگی من مثل افسانه هاست


شما ب همچین مادری چی میگین🫠

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍

هی کاش ای کاش منم مثل تو اینجوری بودم ولی من مادر دارم انگار مادرم نیست زن باباس دردی که من دارم هیچ کس نداره و نمیتونه درک کنه میگن اونایی که مادر و پدر ندارن یتیمن ولی من هر دوشون رو دارم از یه بچه یتیم بدترم میتونی بیای تاپیک قبلیم و ببینی مرسی🤍✨

ویران‌شده‌راحوصلهٔ‌منت‌معمارنباشد!️ 

هی کاش ای کاش منم مثل تو اینجوری بودم ولی من مادر دارم انگار مادرم نیست زن باباس دردی که من دارم هیچ ...

عزیزم متاسفم

ولی هیچوقت ارزو نداشته باش جای من باشی

چون من روزایی رو دیدم ک هیچ کس حتی نمیتونه تصور کنه

خیلییی دلم میخاد مامان بشم😔میشه برای مامان شدنم یه صلوات بفرستی❤بالاخره منم مامان شدم بی بی چکم ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲مثبت شد😍😍😍
عزیزم متاسفمولی هیچوقت ارزو نداشته باش جای من باشیچون من روزایی رو دیدم ک هیچ کس حتی نمیتونه تصور کن ...

نه شرایط من بدتر از تو هست من آرزو میکردم که تو خیابون بزرگ بشم و پدر و مادر نداشته باشم گرچه الان هستن ولی فقط اسمشون هست و لااقل میتونستم بگم پدر و مادرم منو دوست داشتن و حسرت یه پدر و مادر خوب رو نداشتم

ویران‌شده‌راحوصلهٔ‌منت‌معمارنباشد!️ 

منم بچه طلاقم پیس مادرم بودم ولی باز بدون مادر بزرگ شدم فرزند ناخواسته بودم منو مینداخت خونه خواهر بزرگم میرفت پی کارش خواهر آشغالمم باهام درست مثل یک کلفت بی جیره مواجب رفتار میکرد باید خونش و تمیز میکردم بچش و نگهداری میکرذم اونم همراه با فحش تحقیر کتک تا به کثافت کاریش میرسید بدترین خانواده رو داشتم همیشه جلو مزد و غریبه ها کتکم میزد نحقیریم میکرد 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792