کاردرست وحسابی نداره.۵ساله ازدواج کردیم.یه بچه پسردارم۴ساله.طلاهامو فروخت ماشین خرید ولی وقتی خرج ماشین زیاد شد فروخت طلاها مال زمان دختریم بود.۳۸ سالمه.سردمزاجه.با خانوادش باهیچ کدوم رفت وامد نداریم.توخونه که بابام بهم داده زندگی میکنیم.خسته از زندگی باهاش شما جای من بودین چیکارمیکردین.اول دست فروش بود الان تو کارخانه کار میکنه هر ماه یه کارخانه اخلاقشم خوب نیست نمیدونم چیکار کنم مادرم مرده.نامادری دارم به نظرتون چیکار کنم؟
مشکلش فقط همون بحث مالیه؟
دارم به این نتیجه میرسم ازدواج کردن تو این دوره زمونه اشتباهه
علت خستگی چیه؟ دست به زن داره؟ بنده خدا پول نداره مگه با کار تو کارخونه میشه پول جمع کرد؟ واقعا نمیشه. اگر معتاد نیست و دست بزن نداره، زندگیتو بساز عزیزم
وای خدا صبر بهت بده
واقعا" زندگیا سخت شده
برو پیش مشاور
ما مشاورای خوبی نیستیم عزیزم
۳۸ سالته دیگه بمون زندگی کن
بچتو بدون پدر یا مادر بزرگ نکن
بزرگترین ظلم درحق اونه
حالا که آوردین دنیا باید از خیلی چیزا بگذری بخاطر پسرت....
اینروزا مشکلات اقتصادی همه رو درگیر کرده
فقط شما اینجور نیستی، خیلیها مشکل مالی دارند
عزیزم یه بچه داری میخوای برگردی پیش نامادریت خب توو همین خونه کنار بچه هستی اجازه بده از آب وگل دربیاد برو سرکار هرچی میتونی خودتو بکش بالا پول جمع کن.اگر علاقه ای هنوز بهش داری بابت سردمزاجیش ببرش دکتر
واگرنه صبر کن پسرت بزرگ بشه و وقتی یه مقدار هم خودتو کشیدی بالا بعدتصمیم بگیر
بچه ات گناه داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز