من یه زن بابا دارم دخترش از شوهر قبلیشه که ۲۵ سال داره بارداری دومشه ۱۹ سالگی ازدواج کرد بعد من ۳۷ سالم مجرد یه سال بیکارم مادرم فوت شده خواهرم ندارم این دختر زن بابا هی میاد شکمشو میده جلو به من پز میده که وای یکی اومده بود سونوگرافی ۳۸ سالش بود گفتن احتمال داره بچه مشکل داشته باشه وای مردم حوصله دارن تو سن بالا بچه میارن مادر باید جوان باشه حوصله بچه داشته باشه خلاصه هی نیشم میزنه قربون خدا برم من تنها میون گله گرگها چکار کنم اخه کسی هم پشتم نیست جوابش برم چوب دوسرطلام نه ازدواجم حور میشه نه کار و بار دیگه دلم از زندگی سیر