همسرم منو ده ماهه سر اینکه یه هرزه رفته بود تو جلدش گذاشت خونه پدرم نه یک بار اونم دوبار. دفعه اول با اصرار خودم برگشتم اما سری دوم گفتم باید به غلط کردن بیوفته .چند بار ازم خواست تو این مدت به بهانه ای که بچه هارو بیا ببین و اینا رفتم باهام رابطه برقرار کرد تو محل کارش .درخواست طلاق نداده .اما الان دوماه اصلا باهاش حرفی نزدم .چند روز پیش یه نفر واسطه شد مارو رودر کنه اون گفت چند روز دیگه فعلا خبری ازش نشده منم نمیخوام خودم زنگ بزنم که بگه بعدا خودت خواستی اواومدی .از لحاظ مهریه و نفقه هم محکومه ولی فعلا به مرحله پرداخت نرسیده و بسیار هم عصبانیه که من اینقدر اونو محکوم کردم.
واقعا نمیفهمم قصدش چیه از این همه بلاتکلیفی من