2777
2789

مامانم با بابام صبح زود رفتن بیمارستان با دکتر داداشم حرف بزنن بعد بابام اومد داداشمو ببره که پین پاشو دکتر باز کنه یهو گفت این چیه ریخته جلوی خونه شما ریختین ؟ گفتم نه بابا ماکه بیرون نرفتیم  

بعد اینکه مامانم اینا رفتن و قبل برگشتن بابام  مادربزرگم اومد جلو درمون گفت چرا اینهمه مورچه جمع شده و اینا گفتم منم تازه دیدم الان دارو میریزم میترسم مادربزرگم دعایی چیزی ریخته چون مادربزرگم اهل این کارا هست درصمن با آب اون محل رو شستم اما بازم نرفت به نظرتون چیکار کنم؟ 

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

مورچه واقعا بود حالا؟

خدایا خودت بهتر میدونی حکمتت چیه.نذار کسی حسرت به دل بمونه.دنیا به اندازه کافی سخت هست و ادما به اندازه کافی ظلم میکنن،ولی شما خدایی کن و چیزایی که فقط از خودت برمیاد رو بهمون عطا کن.

بیشتر ببینید
به قرآن قسم بود مورچه هاهم بزرگ بودن

خب شاسد واقعا برا مورچه ها ریخته بد به دلت راه نده

خدایا خودت بهتر میدونی حکمتت چیه.نذار کسی حسرت به دل بمونه.دنیا به اندازه کافی سخت هست و ادما به اندازه کافی ظلم میکنن،ولی شما خدایی کن و چیزایی که فقط از خودت برمیاد رو بهمون عطا کن.

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792