ازوقتی عروسی کردیم ۱سالونیمه تقی ب توقی میخوره از خداشه سریع جاشو عوض میکنه
انقد بدم میاد ازش اشغال حرومزاده از غم و غصه توابن ۱سالونیم بعذ عروسیم پیرشدم اصن
دیگ روحیه ی قبلمو ندارم
مرتیکه مریضه روانی
اینطوریه ک میگ تو خونه نباید ب زن رو داد ولی بیزون هرغلطی میکنه
مگه چکارمیکنی
تو هم محل نده بی تفاوت باش خودش میاد پیشت
چقدر لوس و بداخلاقه...بها نده بهش
نمیدونم بینتون چی اتفاق افتاده ولی ادما تو روشنایی روز هر چی میرسه به هم میگن بعد انتظار دارن شب با یه امیزش همه چی درست شه در صورتیکه شما تو همون روشنایی روز طرف رو از دست دادین
بهش نچسب اصلا بی تفاوت باش دنبال توجه این
تحقیق نکردی قبل ازدواج؟
ببینی اخل هر غلطی هس یا نه؟
زندگی ها خیلی شخمیه
باور کن
محل نده بهش، خودش برمیگرده سر جاش
بابا جدا خوابیدن اصلا اینقدر مساله ی بغرنج و حادی نیست ها
آدم تو خواب از دنیا درمیاد
چرا زجر آور میکنید برای خودتون
فکر کن مجردی
به خودت برس برای دل خودت
محتاج توجهش نباش
اگه آدم حسابش نکنی و رو خودت تمرکز کنی
به جوری بی تفاوت باشی به وجودش شک کنه
اینجوری ذهنش کم کم درگیرت میشه ....
ناروحتم
